Faculty Profile

نینا خلیقی
تاریخ به‌روزرسانی: 1403/08/24

نینا خلیقی

دانشکده هنر و معماری / گروه شهرسازی

Theses Faculty

پایان‌نامه‌های کارشناسی‌ارشد

  1. طراحی مجموعه های آپارتمانی با مشارکت کودکان با تمرکز بر کاربست عناصر طبیعی
    1403
    این پایان نامه به بررسی مفهوم نوآورانه طراحی فضای باز در مجموعه‌های آپارتمانی با تاکید بر مشارکت کودکان و ادغام عناصر طبیعی می‌پردازد. در محیط‌های شهری، فضاهای بیرونی در مناطق مسکونی اغلب نمی‌توانند نیازها و ترجیحات همه گروه‌های سنی، به ویژه کودکان را برآورده کنند. هدف این تحقیق رفع این شکاف با مشارکت دادن کودکان در فرآیند طراحی و ترکیب عناصر طبیعی برای ایجاد محیط‌های بیرونی جذاب و دوست‌دار کودک است. در این راستا از طریق ترکیبی از روش‌های طراحی مشارکتی، مطالعات موردی و کتابخانه‌ای، این مطالعه به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه ورود کودکان می‌تواند به طور موثر در طراحی فضاهای بیرونی مجموعه‌های آپارتمانی ادغام شود. مشارکت کودکان از طریق جلسات تعاملی و نظرسنجی تسهیل می‌شود و آنها را قادر می‌سازد ترجیحات و ایده‌های خود را بیان کنند. با کمک شرکت‌کنندگان تحقیق، تعداد 251 کودک (52% دختر و 48% پسر) در سنین 8 الی 12 سال در مرحله‌ی اول (پوستر) و در مرحله‌ی دوم (پرسشنامه‌ی تصویری) تهیه شده‌است. تصاویر، بر اساس رفتارهای کودکان در ارتباط با هفت استراتژی طراحی به‌دست آمده از مطالعات انجام‌شده تحلیل شدند و به کمک نرم‌افزار اکسل از لحاظ آماری مورد بررسی قرار گرفتند.‌این تحقیق همچنین به بررسی مزایای عناصر طبیعی مانند پوشش گیاهی، ویژگی‌های آب و مواد بازی طبیعی در افزایش تجربه کودکان در فضای باز مجموعه‌های اپارتمانی می‌پردازد. نتایج نشان می‌دهند که 26 رفتار وجود دارند که کودکان علاقمند به انجام آنها در فضای باز مجموعه‌های آپارتمانی هستند. در این مرحله، از برخی رفتارهای دارای فراوانی بیشتر، مصداق‌های طراحی تهیه و به کمک پرسشنامه‌ی تصویری از کودکان نظرسنجی شد. نمونه‌های دارای فراوانی بیشتر در طراحی به‌کار گرفته شدند. در مرحله‌ی دیگر، ارتباط بین 26 رفتار از طریق روش تحلیل تماتیک مورد بررسی قرار گرفت و برخی گروه‌های رفتاری به دست آمدند. در نهایت بر اساس تمامی تحلیل‌ها و نتایج به‌دست آمده، راهبردها و راهکارهای طراحی مناسب برای تقویت قوه‌ی شناختی، عاطفی و ارزشی کودکان از طریق ارتباط با طبیعت ارائه شد. یافته‌ها نشان می‌دهد که مشارکت کودکان در فرآیند طراحی نه تنها منجر به ایجاد فضاهایی می‌شود که برای کاربران جوان جذاب‌تر و کاربردی‌تر هستند، بلکه احساس مالکیت و ارتباط با محیط را نیز تقویت می‌کنند. علاوه بر این، ادغام عناصر طبیعی به طور قابل توجهی کیفیت زیبایی شناختی، ارزش اکولوژیکی و رفاه کلی ساکنان را بهبود می بخشد. در نهایت، این پایان نامه بینش‌های ارزشمند و توصیه‌های کاربردی را برای معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری و سیاست گذاران با هدف ایجاد فضاهای بیرونی پویا و فراگیر در مجموعه‌های آپارتمانی ارائه می‌دهد. این مطالعه با پذیرش دیدگاه‌های کودکان و بهره‌گیری از مزایای طبیعت، از رویکردی جامع برای طراحی فضای باز مجموعه‌های آپارتمانی حمایت می‌کند که مشارکت جامعه، پایداری و رفاه همه ساکنان را ارتقا می‌دهد.
  2. ارزیابی الگوهای مناسب طراحی فضاهای سبز محلهای براساس نیازها و ترجیحات سالمندان: نمونه موردی سنندج
    1402
    رشد جمعیت سالمندان، به یک چالش جهانی تبدیل شده است. انجام فعالیتهای تفریحی سالمندان، برای موفقیت در سالمندی الزامی است. فعالیت ها و تعامالتی که در فضاهای سبز واحدهای همسایگی انجام میشود، یکی از ساده ترین اشکال تفریح است. در این راستا، اخیراً، نیازها و ترجیحات سالمندان به عنوان دغدغه اصلی، در بیشتر ادبیات معاصر مطرح شده است. بر همین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر کشف و استخراج مفاهیم و موضوعات موثر بر نیازها و ترجیحات سالمندان در واحدهای همسایگی فضاهای سبز محلهای است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است. در این پژوهش سه منبع گردآوری اطلاعات شامل: رفتارنگاری، مصاحبه نیمه ساختاریافته و ردیابی رفتار استفاده شده است. دادههای هر کدام از روشها به طور جداگانه تحلیل و تفسیر شدند. داده های رفتارنگاری و ردیابی رفتار نیز با نقشه تحلیل شدند.داده های مصاحبه از روش تکنیک تماتیک آنالزیز تحلیل شدند و تِمهای )مفاهیم ( اصلی استخراج شدند. مشارکت کنندگان این پژوهش سالمندان 65 سال به باال در نُه فضای سبز محلهای شهر سنندج بودند. مطالعه حاضر نشان داد که، براساس ترجیحات حرکت در مسیر سالمندان برای طراحی فضای سبز واحد همسایگی، تم غالب پیاده مهم است که حداکثر 500 متر و در عین حال، تقسیم این فاصله به سکانسهای صد متری است. همچنین، براساس ترجیحات حضور سالمندان در پارک با تم غالب کُنج نشینی، باید فاصله بین قلمروهای جنسیتی حداقل 30 متر و حداکثر 100 متر باشد، به گونهای که قلمروها حداکثر تعامل بصری و حداقل تعامل صوتی داشته باشند. یافتههای ما نیز نشان داد که سالمندان ترجیح میدهند با همسن و سالان خود همنشینی داشته باشند، از طرفی خانمها بیشتر در ورودی ها و جاهای استراتژی فضا مینشینند به گونهای که بر کل فضا نظارت داشته باشند؛ اما آقایان در اطراف، گوشه و کنار فضاها مینشینند. بنابراین براساس این یافتهها مدل نهایی پژوهش ارائه خواهد شد.
  3. بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا محملی برای پیوند لبه‌های شهری (موردپژوهی: محلات سرتپوله و قه لا چوارلان شهر سنندج)
    1402
    بافت‌های کهن شهری به‌واسطه دارابودن قدمت تاریخی، عناصر باارزش، پیوستگی اجتماعی بالا و موقعیت مناسب ارتباطی دارای اهمیت به خصوصی در ساختار فضایی کارکردی شهرها هستند. محلات قرار گرفته در بافت‌های مذکور طی سالیان متمادی در پیوند چندسویه با یکدیگر ارتباط برقرار نمودند. در طی گذر زمان محلات بافت کهن از یکدیگر منفک گشته و رونق سابق خویش را از دست دادند. محلات سرتپوله و قه لا چوارلان در بافت قدیم و باارزش شهر سنندج قرار گرفته‌اند که با ایجاد خیابان شهدا در دهه 40 هجری شمسی ارتباط خویش با یکدیگر را ازدست‌داده‌اند. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از پتانسیل‌های بافت کهن شهری و از طریق بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا به احیای پیوندها و تعاملات اجتماعی میان ساکنین محلات سرتپوله و قه لا چوارلان بپردازد. در همین راستا از روش تحقیق کمی و کیفی بر مبنای مصاحبه نیمه‌ساختاریافته بهره گرفته شد. پژوهش مذکور با استعانت از روش تحلیل محتوای کیفی و در دو مرحله مطالعات کتابخانه‌ای و مطالعات میدانی صورت پذیرفت. ابتدا به کمک شاخص‌های مستخرج از پیشینه پژوهش و باتوجه‌به مدل مفهومی پژوهش و با نظارت سه استاد گروه شهرسازی پرسش‌هایی در قالب مصاحبه نیمه‌ساختاریافته تدوین گردید. سپس برای شنیدن روایت‌های ساکنین دو محله سرتپوله و قه لا چوارلان در راستای گردآوری داده باهدف دستیابی به اشباع نظری مجموع 28 مصاحبه عمیق از ایشان صورت پذیرفت. فرایند انجام مصاحبه در تیرماه 1402 با مشارکت 14 نفر زن و 14 نفر مرد در دو هفته متوالی و در دو نوبت قبل و بعدازظهر در مکان محلات سرتپوله و قه لا چوارلان شهر سنندج و با کسب اجازه برای ضبط‌صوت ایشان صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مصاحبه‌ها از طریق روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از فرایند کدگذاری سه‌مرحله‌ای دسته‌بندی شد. یافته‌های پژوهش نشان داد شش بعد فولکلور، تسهیل حرکت و دسترسی، امنیت، آسایش اقلیمی و راحتی، مبلمان شهری و تاسیسات و تجهیزات شهری در پیوند محلات سرتپوله و قه لا چوارلان اثر گذارند. بعد فولکلور بیشترین اهمیت را در میان ابعاد به خود اختصاص داد و از دید ساکنان سبب تقویت سایر ابعاد گردید. همچنین مشخص گردید پررونق‌ترین مکان در محدوده موردمطالعه مساجد بوده و در راستای پیوند لبه‌های شهری محلات مذکور، تعریف رویدادهای فرهنگی هنری متناسب با زمینه شهر سنندج مانند دف نوازی، رقص هلپرکی، معرفی مشاهیر و... بسیار اثرگذار است.
  4. بررسی شاخص های موثر بر مفهوم شادکام ی در طراحی فضای عموم ی شهری: ادراک زنان. مطالعه موردی پارک دیدگاه شهر سنندج
    1402
    پراهمیت ترین فضاهای شهری، فضاهای همگانی هستند که به علت کمبود و عدم کارایی الزم، از دلپذیری محیطهای شهری کاسته اند. فضاهای عمومی شهری که در جهت ایجاد تعامالت وسیع و با توجه به نیاز زنان طراحیشده باشند، کمتر در ایران می توان دید. همچنین در کشور ما، به جز مواردی اندک، توجه الزم به موضوع شادکامی و ادراک زنان در پارکهای شهری نشده است. این مطالعه به شناسایی شاخصهای موثر بر شادی زنان در بازطراحی پارک های شهری )پارک شهری دیدگاه سنندج( میپردازد. چهار شاخص شادکامی در پارکهای شهری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شامل ادراکات محیطی، کیفیت فضای شهری، تعامالت اجتماعی-فرهنگی و امکانات محیطی است. دادههای موردبررسی از روش رفتارنگاری ایستگاهی، مشاهده میدانی، مطالعات اسنادی و از پرسشنامه بهمنظور سنجش و ارزیابی میزان شادی زنان و رضایت از کیفیت فضای شهری و امکانات محیطی در پارک شهری، گردآوری شده است. درنتیجه این تحقیق، مشاهده شد که نفوذپذیری پایین پارک و دید کم با بروز رفتارهای منفی و پنهانی و احساس ناامنی بانوان در فضای شهری ارتباط دارد. به همین ترتیب، عدم وجود عملکرد متناسب با گروه های مختلف سنی به ویژه زنان و کودکان و کیفیت مبلمان تاثیر به سزایی در حضور پذی ری پارک و شاد ی در پارک دارد در ادراک مطلوب زنان از پارک تاثیرگذار است. این نتایج نشان میدهد که معماری و شهرسازی تکم یلشده از مفاهیم اولیه کالبدی، با امکان تقویت درک واقعیت شهر ی، شادکامی شهروندان را فراهم میکند.
  5. تدوین معیارهای طراحی برای ارتقا حس مکان در بازار سنتی کرمانشاه
    1400
    حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار داده است ، به طوری که فهم واحساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص شده است ؛ به همین دلیل حس مکان یکی از مولفه های اصلی در میزان ارزشمندی بافت های شهری محسوب شده و از این رو بازارهای سنتی یکی از فضاهایی است که در طول سالیان متمادی ، پیوندی مهم و استوار بین مراکز سه گانه مذهب ، اقتصاد و سیاست ایجاد کرده است و به عنوان عنصر مهم شهرها به شمار رفته اما نقشی که در گذشته خود داشت و پذیرای بازه های مختلف سنی بود امروزه کمتر مورد استقبال خصوصا قشر جوان قرار می گیرد از اینرو هدف پژوهش حاضر اینست که با ایجاد مدل حاصل از استخراج معیارها و شاخص های حس مکان جوانان در بازار سنتی کرمانشاه و بررسی نقاط ضعف و مشکلات موجود و ارائه سند چارچوب طراحی شهری جهت ارائه سیاست هایی برای رفع نقایص و ارتقا بازار از دیدگاه جوانان بپردازد. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف از دسته تحقیق های کاربردی محسوب می شود. از نظر ماهیت و روش، این مطالعه از روش توصیفی – همبستگی است . در بخش ابتدایی این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به روش اسنادی ، استخراج معیارها و شاخص های حس مکان جوانان در بازار از دل اسناد و ادبیات مرتبط با موضوع و نمونه های خارجی و داخلی صورت گرفت. همچنین در بخش کمی این پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر PLS (حداقل مربعات جزیی) به بررسی داده های 325 پرسشنامه توزیع شده در میان جوانان بازه سنی 18 تا 35 سال شهر کرمانشاه پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه جوانان ، عامل ادراکی - معنایی بالاترین تاثیرگذاری را بر حس مکان در بازار سنتی کرمانشاه دارد و سپس عوامل کارکردی – عملکردی و در نهایت کالبدی - عینی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از بین مولفه ها نیز به ترتیب کاربری و فعالیت ، راحتی و تصورپذیری ، معماری و طراحی شهری ، دسترسی و ارتباط ، خاطره انگیزی ، قابلیت اجتماعی ، هویت و امنیت بالاترین امتیاز را کسب کردند. سپس مدل پیشنهادی با تمام مولفه ها ، معیارها و شاخص ها بوسیله آزمون های معادلات ساختاری تایید شد و در نهایت چارچوب و سند طراحی شهری جهت ارتقا حس مکان جوانان در بازار سنتی کرمانشاه تدوین گردید.
  6. طراحی میعادگاه ادب و هنر در سنندج مبتنی بر نظریه مکان سوم
    1400
    در شرایط فعلی، زندگی انسانها نسبت به دهه های اخیر دچار تغییراتی اساسی شده است. انسان امروز، دیگر مانند گذشته اکثر وقت خود را در کنار هم نوعانش سپری نمی کند. لذا در عصر جدید، گذران زندگی همسو شده با گسترش شهرنشینی، کم رنگ شدن تعاملات اجتماعی و بروز انواع و اقسام مشکلات که انسان را احاطه کرده اند. از این رو می باشد که توجه به موضوعی مانند "مکان سوم" اهمیت پیدا می کند، زیرا می تواند خلاء میان محیط کار و زندگی ماشینی در خانه را پر کند. مکان سوم سعی دارد فرصتی را مهیا سازد تا انسان در کنار کار و زندگی شخصی، وقتی را نیز به دور از دغدقه های روزمره برای خود اختصاص دهد. ماهیت این پژوهش نیز مبتنی بر نظریه مکان سوم است که سعی دارد، اصلی ترین فاکتورهای مقبولیت یک مکان سوم را از نگاه شهروندان شهر سنندج بشناسد. همچنین در این پژوهش همراه با شناخت فکتورهای مذکور، به فرهنگ جامعه نیز پرداخته شد، لذا فرهنگ هر جامعه ای بر اعتقادات، نیازها و انتخاب های آن مردم اثر گذار می باشد. داده های این پژوهش نیز از طریق طرح پرسشنامه و پرسش سوالات باز گرد آمده است، و روش تحقیق بکار گرفته شده در پژوهش از نوع توصیفی و تشریحی می باشد. در انتها داده های گردآوری شده با نرم افزار "اس پی اس اس" مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، به ترتیب: توجه به مبلمان مناسب، داشتن احساس آرامش و احساس امنیت از اصلی ترین علل انتخاب یک مکان سوم از سوی شهروندان هستند. همچنین مشخص شد، توجه به امکان برگزاری مراسمات و پاسداشت آیین های ملی و مذهبی نقشی مهم در طراحی میعادگاه ادب و هنر شهر سنندج دارد. از طرفی دیگر سعی شد، در طراحی میعادگاه ادب و هنر از پتانسیل های فرهنگی و هنری مجموعه استفاده شود تا در کنار توجه به یافته های پژوهش، مکانی رویدادپذیر و کنش گر برای شهر خلق شود.