تاریخ بهروزرسانی: 1403/08/24
کیومرث حبیبی
دانشکده هنر و معماری / گروه شهرسازی
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا محملی برای پیوند لبههای شهری (موردپژوهی: محلات سرتپوله و قه لا چوارلان شهر سنندج)
1402بافتهای کهن شهری بهواسطه دارابودن قدمت تاریخی، عناصر باارزش، پیوستگی اجتماعی بالا و موقعیت مناسب ارتباطی دارای اهمیت به خصوصی در ساختار فضایی کارکردی شهرها هستند. محلات قرار گرفته در بافتهای مذکور طی سالیان متمادی در پیوند چندسویه با یکدیگر ارتباط برقرار نمودند. در طی گذر زمان محلات بافت کهن از یکدیگر منفک گشته و رونق سابق خویش را از دست دادند. محلات سرتپوله و قه لا چوارلان در بافت قدیم و باارزش شهر سنندج قرار گرفتهاند که با ایجاد خیابان شهدا در دهه 40 هجری شمسی ارتباط خویش با یکدیگر را ازدستدادهاند. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از پتانسیلهای بافت کهن شهری و از طریق بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا به احیای پیوندها و تعاملات اجتماعی میان ساکنین محلات سرتپوله و قه لا چوارلان بپردازد. در همین راستا از روش تحقیق کمی و کیفی بر مبنای مصاحبه نیمهساختاریافته بهره گرفته شد. پژوهش مذکور با استعانت از روش تحلیل محتوای کیفی و در دو مرحله مطالعات کتابخانهای و مطالعات میدانی صورت پذیرفت. ابتدا به کمک شاخصهای مستخرج از پیشینه پژوهش و باتوجهبه مدل مفهومی پژوهش و با نظارت سه استاد گروه شهرسازی پرسشهایی در قالب مصاحبه نیمهساختاریافته تدوین گردید. سپس برای شنیدن روایتهای ساکنین دو محله سرتپوله و قه لا چوارلان در راستای گردآوری داده باهدف دستیابی به اشباع نظری مجموع 28 مصاحبه عمیق از ایشان صورت پذیرفت. فرایند انجام مصاحبه در تیرماه 1402 با مشارکت 14 نفر زن و 14 نفر مرد در دو هفته متوالی و در دو نوبت قبل و بعدازظهر در مکان محلات سرتپوله و قه لا چوارلان شهر سنندج و با کسب اجازه برای ضبطصوت ایشان صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مصاحبهها از طریق روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از فرایند کدگذاری سهمرحلهای دستهبندی شد. یافتههای پژوهش نشان داد شش بعد فولکلور، تسهیل حرکت و دسترسی، امنیت، آسایش اقلیمی و راحتی، مبلمان شهری و تاسیسات و تجهیزات شهری در پیوند محلات سرتپوله و قه لا چوارلان اثر گذارند. بعد فولکلور بیشترین اهمیت را در میان ابعاد به خود اختصاص داد و از دید ساکنان سبب تقویت سایر ابعاد گردید. همچنین مشخص گردید پررونقترین مکان در محدوده موردمطالعه مساجد بوده و در راستای پیوند لبههای شهری محلات مذکور، تعریف رویدادهای فرهنگی هنری متناسب با زمینه شهر سنندج مانند دف نوازی، رقص هلپرکی، معرفی مشاهیر و... بسیار اثرگذار است.
-
تبیین نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در تغییرات الگوی توزیع مکانی فعالیتهای تجاری و پیامد آن بر ساختار فضایی شهر (نمونه موردی: شهر سنندج)
1402در میان فنآوریهای مختلفی که بر شکل شهری تاثیر میگذارند، نوآوریها در فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) که امروزه با وجود تاریخچه نسبتاً کوتاه آنها در مقیاس وسیعی پذیرفته شدهاند، نشاندهنده نیروی جدید است. نرخ بالای انتشار اینترنت، یکی از برجستهترین کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، فعالیتهای شهری را ایجاد و اصلاح میکند و در نتیجه بر زندگی روزمره افراد تاثیر میگذارد. وابستگی به فضا و مکان از طریق ICT از بین میرود، بنابراین آزادی بیشتری در عوامل مکانیابی فعالیتها وجود دارد. ICT انعطافپذیری فعالیت، زمان و مکان را افزایش داده و پیوندهای سنتی بین آنها را تضعیف کرده است. در این زمینه، فضا در طول زمان و در نتیجه الگوهای فضایی فعالیتها بر محدودیتهای فیزیکی غالب میشوند و انعطافپذیری بیشتر و محدودیتهای جغرافیایی کمتر، قوانین سنتی در انتخاب مکان فعالیتها و حتی محل سکونت افراد را تغییر میدهد. در نهایت ICT ها میتوانند ساختار فضایی شهر را از طریق تاثیرات خود بر آن عوامل تغییر دهند. از اینرو هدف این پژوهش، مطالعه اثرات فاوا بر الگوی مکانگزینی فعالیتها و پیامدهایی است که بر ساختار فضایی شهر خواهد داشت. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام شهروندان سنندج و صاحبان مشاغل و فعالیتهای تجاری شهر سنندج هستند. راهبرد انتخابی این پژوهش، راهبرد نمونهگیری احتمالی در دو پرسشنامه دو مرحلهای که نوع اول نمونهگیری تصادفی ساده و نوع دوم خوشهای هدفمند است صورت گرفت، 403 نفر از شهروندان و 393 نفر از صاحبان مشاغل و فعالیتهای تجاری انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری شده است. پرسشنامهها از روش تحلیلهای توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS تحلیل شده، که نتایج پرسشنامهها با توجه به اهداف و سوالات پژوهش نشان داد عامه مردم به عنوان افرادی که با فعالیتهای تجاری سروکار دارند، ICT بر سبک زندگی و فعالیتهایشان تاثیر گذاشته و فعالیتهای آنان را تحت تاثیر خود قرار داده است و باعث تغییر الگوی رفتاری آنان شده است. فعالیتهای تجاری (خرید اینترنتی) که یکی از مهمترین عناصر ساختار فضایی شهر است در این مطالعه انتخاب که در 7 گروه مختلف دستهبندی و بررسی کردیم که نتایج بیشتر در گروه کالاها و محتوای آموزشی، کالاهای الکترونیک و دیجیتالی، پوشاک و کالاهای آرایشی و بهداشتی رابطه معناداری قویتری را به خود اختصاص داده بودند، که نشان داد فعالیتهای تجاری مردم شهر سنندج روز به روز به سمت ICT گرایش پیدا کرده و میکند و باعث تغییر معادلات مکانگزینی فعالیتها شده است. پرسشنامه صاحبان مشاغل و فعالیتهای تجاری از این جهت انجام شده است که به دنبال این باشیم که پیامد این ماجراها در واقعیت چگونه بوده است و با مطالعاتی که به دنبال سنجش آن بودیم که آیا ICT و دو عنصر اصلی تلفن همراه و اینترنت نقشی در معادلات مکانگزینی فعالیتهای تجاری از دید صاحبان مشاغل داشتهاند، با توجه به نتایجی که بررسی شد نشان داد که تلفن همراه و اینترنت تاثیر بسزایی در کسب و کار صاحبان مشاغل تجاری گذاشته است صاحبان اکثر مشاغل برای فروش خود از ICT استفاده میکنند و تمایل به اینترنتی شدن فروش بین آنها بیشتر شده، البته با توجه به نتایج افراد جوان بیشتر تمایل به کسب و کارهای اینترنتی دارند. اکثر مشاغل با این روند به دنبال مغازه با مرکزیت تجاری نیستند و اهمیت مکان برای آنها در حال کم رنگ شدن است همچنین شهر سنندج در چند سال اخیر شاهد مراکز تجاری فرعی بوده است که صاحبان مشاغل در این مراکز فرعی مشغول کسب و کار هستند. نتایج پژوهش ثابت کرد که خرید آنلاین بر روش سنتی خرید تاثیر گذاشته است، و باعث تغییر سبک زندگی شده است که این تغییر روز به روز در حال افزایش است ICT به عنوان یک عامل فرصت ساز فرصتهای برای تغییر سبک زندگی و تغییر فعالیتها داشته است. و باعث پراکندگی مکانی و زمانی فعالیتها میشود. فعالیتهای تجاری مردم شهر سنندج روز به روز به سمت ICT گرایش پیدا کرده و میکند و همین باعث تغییر معادلات مکانگزینی فعالیتها شده است که باعث خارج شدن شهر از حالت تک مرکزی هستیم. یافتههای این پژوهش میتواند توسط نهادهای اجرایی شهر برای برنامهریزی و ملاحظات جدید در طراحی محیط و ساختار فضایی آینده شهر سنندج مورد استفاده قرار گیرد و ICT را به عنوان یک عنصر تاثیرگذار در تغییر الگوی رفتار مردم که باعث تغییر الگوی مکانی فعالیتهای تجاری و در نهایت تغییر الگوی ساختار فضایی شهر شده است لحاظ نمود، که مهمترین بهرهوران آن شهروندان میباشد.
-
تحلیلی بر اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر ساختار فضایی شهرها پس از همهگیری کووید- 19 (نمونه موردی: شهر سنندج)
1402ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه استفاده از آن در کاربردهای مرتبط با حوزههای مختلف تقریباً بر همه جنبههای زندگی شهری تاثیر گذاشته است. این فناوری با تغییر در شیوه انجام فعالیتها، شکلهای جدیدی از خدمات را ارائه میدهد که در شرایط ضروری این شکلهای جدید بیش از پیش به چشم میآیند. در سه سال گذشته با توجه به شیوع همهگیری کووید- 19 در سراسر دنیا استفاده از سیستمهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور کاهش قابل توجه ارتباطات فیزیکی جهت جلوگیری از مشکلات ناشی از همهگیری بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت، به گونهای که خدمات مجازی (مانند آموزش آنلاین، دورکاری، فروشگاههای مجازی و غیره) در شهر سنندج همانند دیگر شهرهای ایران جایگزین خدمات حضوری شدند. بنابراین لزوم استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در طول همهگیری کووید- 19 منجر به ایجاد تحولی عظیم در شیوه زندگی افراد شد که پیش از آن افراد زیادی استفاده از آن خدمات را لازم نمیدیدند. این تغییرات میتواند مفهوم مکان زمان، روابط اجتماعی، فعالیتهای شهری و سفرهای روزانه که از جمله عناصر شکل - دهنده ساختار فضایی شهری هستند را دگرگون سازد. با توجه به اهمیت ساختار فضایی در موضوع توسعه شهرها و تغییرات ایجاد شده در طول همهگیری که اثرات آن پس از دوره همهگیری نیز بر شهرها باقی مانده است، ما در این پژوهش به بررسی دقیقتر این اثرات خواهیم پرداخت. در این مطالعه اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عناصر و عوامل شکلدهنده ساختار فضایی با توجه به چهار بُعد اصلی فیزیکی و فضایی، جنبههای انسانی، فعالیتها و تحرک و جریانها در طول و بعد از همهگیری در شهر سنندج مورد بررسی قرار گرفتهاند. شیوه جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانهای و میدانی بوده و دادههای این پژوهش از که طریق پرسشنامه تهیه شده با استفاده از دو روش توصیفی و استنباطی تحلیل شدهاند. براساس نتایج به دست آمده رابطه معنادار قوی بین تمام متغیرهای عناصر شکل دهنده ساختار فضایی شهر سنندج با متغیرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات وجود دارد. لازم به ذکر است که سطح معناداری این روابط 01 / 0 است و ارزیابی معنادار بودن روابط بین متغیرها نشان داد که روابط مورد نظر با اطمینان 98 درصد هر سه بازه زمانی معنیدار است. به طور کلی فناوری اطلاعات و ارتباطات با افزایش انعطافپذیری زمانی و مکانی و کاهش تمرکز فعالیتها و حتی سکونت در مراکز شلوغ شهری، منجر به تضعیف ساختار تک مرکزی (تمرکززدایی) و باز توزیع الگوی مکانی جمعیت و فعالیت میشود.
-
تدوین معیارهای طراحی برای ارتقا حس مکان در بازار سنتی کرمانشاه
1400حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار داده است ، به طوری که فهم واحساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص شده است ؛ به همین دلیل حس مکان یکی از مولفه های اصلی در میزان ارزشمندی بافت های شهری محسوب شده و از این رو بازارهای سنتی یکی از فضاهایی است که در طول سالیان متمادی ، پیوندی مهم و استوار بین مراکز سه گانه مذهب ، اقتصاد و سیاست ایجاد کرده است و به عنوان عنصر مهم شهرها به شمار رفته اما نقشی که در گذشته خود داشت و پذیرای بازه های مختلف سنی بود امروزه کمتر مورد استقبال خصوصا قشر جوان قرار می گیرد از اینرو هدف پژوهش حاضر اینست که با ایجاد مدل حاصل از استخراج معیارها و شاخص های حس مکان جوانان در بازار سنتی کرمانشاه و بررسی نقاط ضعف و مشکلات موجود و ارائه سند چارچوب طراحی شهری جهت ارائه سیاست هایی برای رفع نقایص و ارتقا بازار از دیدگاه جوانان بپردازد. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف از دسته تحقیق های کاربردی محسوب می شود. از نظر ماهیت و روش، این مطالعه از روش توصیفی – همبستگی است . در بخش ابتدایی این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و به روش اسنادی ، استخراج معیارها و شاخص های حس مکان جوانان در بازار از دل اسناد و ادبیات مرتبط با موضوع و نمونه های خارجی و داخلی صورت گرفت. همچنین در بخش کمی این پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر PLS (حداقل مربعات جزیی) به بررسی داده های 325 پرسشنامه توزیع شده در میان جوانان بازه سنی 18 تا 35 سال شهر کرمانشاه پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه جوانان ، عامل ادراکی - معنایی بالاترین تاثیرگذاری را بر حس مکان در بازار سنتی کرمانشاه دارد و سپس عوامل کارکردی – عملکردی و در نهایت کالبدی - عینی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از بین مولفه ها نیز به ترتیب کاربری و فعالیت ، راحتی و تصورپذیری ، معماری و طراحی شهری ، دسترسی و ارتباط ، خاطره انگیزی ، قابلیت اجتماعی ، هویت و امنیت بالاترین امتیاز را کسب کردند. سپس مدل پیشنهادی با تمام مولفه ها ، معیارها و شاخص ها بوسیله آزمون های معادلات ساختاری تایید شد و در نهایت چارچوب و سند طراحی شهری جهت ارتقا حس مکان جوانان در بازار سنتی کرمانشاه تدوین گردید.
-
ارزیابی میزان دستیابی به اهداف سه گانه پروژه های مسکن مهر نمونه موردی: مسکن مهر بهاران شهر سنندج
1400مسکن شهری یکی از بخش های مهم در تمام کشورها می باشد. چرا که نوسانات قیمت مسکن و زمین بطور مستقیم ارتباط دوسویه با سطح فعالیت اقتصاد کلان دارد.طرح مسکن مهر به دنبال وجود بحران در تامین مسکن ناشی از افزایش جمعیت و افزایش تقاضا ایجاد شدکه مهمترین استراتژی دولت برای تامین مسکن اقشار کم درآمد درکشور بود و اهدافی همچون کاهش قیمت زمین و اشتغالزایی را درنظر داشت..دراین پژوهش پروژه ی مسکن مهر بهاران شهرسنندج، جهت ارزیابی تحقق اهداف سه گانه ی مسکن مهر مورد بررسی است.روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و روش نمونه گیری بصورت تصادفی می باشد.جامعه ی آماری پژوهش ساکنان این پروژه با 25480 نفر جمعیت می باشد که 163 پرسشنامه توزیع و تکمیل گردید و برای تکمیل نتایج، 13پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل های لازم به عمل آمد و نتایج تحلیلی SWOT نشان دهنده ی جایگاه ماتریس داخلی و خارجی وضعیت مسکن مهر بهاران و گرایش به سمت متوسط و حرکت به سمت ضعیف داشته و راهبرد تدافعی برای محدوده ی مورد نظر انتخاب شده است. نتایج آمارها نشان دهنده ی کاهش چشمگیر قیمت و سپس آهنگ متناسب تغییرات قیمت طی سال های 92 تا96 می باشد.در راستای اشتغالزایی نیز، تاثیرات مثبتی براشتغال بخش مسکن وگروه های وابسته به آن داشته و طی سال های 85 و90میانگین 164.79 درصد افزایش داشته است.در ارتباط با اسکان اقشارکم درآمد،حدود نیمی ازجمعیت ساکن دارای درآمدی پایین تراز 4.5میلیون تومان در ماه و مشاغلی بادرآمد کم هستند.از نقاط ضعف این پروژه نمیتوان چشم پوشی کرد.بعنوان مثال، وجود عوامل دلال و تبدیل مسکن به کالایی سرمایه ای برای دهک های درآمدی بالا ، رونق گرفتن زمین های خارج از محدوده ی شهر وافزایش قیمت زمین،عدم برخورداری ازخدمات وکاربری های مهم شهری، گسست فضایی وتراکم بالای ساختمانی و .. در نتیجه با اتخاذ تصمیم هایی از قبیل کوتاه کردن دست دلال ها و پایدار سازی اشتغال ساکنین برای تامین هزینه ها،جلو گیری از خرید و فروش این واحد ها به منظور جلوگیری از افزایش قیمت ها میتواند تاثیرات مثبتی بر وضعیت مسکن مهر بهاران شهر سنندج داشته باشد.
-
نقش مولفه های فرهنگـ و اقتصـاد در کالبـد شهـر و تاثیر دادن این مولفه ها در طرحهای توسعـه شهـری(جامع و تفصیلی)جهت کارایی بیشتر این طرحها
1400در چند دهه اخیر در پژوهشهای دانشگاهی توجه به معیارهای فرهنگی و اقتصادی در طرحهای توسعه به موضوعی جدی و محوری تبدیل شده است به گونه ای که مراجع دانشگاهی را به تکاپو انداخته تا شیوهای مناسب جهت دخیل نمودن آن در طرحهای توسعه را شناسایی نمایند تا این طرحها از توجه صرف به کالبد به سمت توجه به ملاحضات فرهنگی اقتصادی و زیست محیطی حرکت دهند. توجه به این معیارها باعث هویت بخشیدن به فضاهای شهری، ارتقای کیفیت محیط و زیباسازی سیما و منظر شهری خواهد شد. بررسیها نشان داده که حضور فرهنگ و اقتصاد در فضاهای شهری از راههای گوناگون صورت میگیرد و نمود خود را در شهر نشان خواهد داد و بی توجهی به آنها در عدم تحقق اهداف طرحهای توسعه موثر است لذا در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی انجام شده با در نظر گرفتن مولفههای فرهنگی مانند الگوهای رفتاری (آداب و رسوم، سنن، قوانی و...)، زبان (لهجه) و قومیت و دین، هنر (المانهای شهری، مجسمه، نقاشی، الگوی معماری، صنایع دستی)، سرمایه اجتماعی (حس تعلق، مشارکت و .. )، موسسات آموزشی و تفریحی و اقتصادی شامل وضعیت اشتغال، درآمد خانوار و قیمت زمین و مسکن و شناسایی پتانسیلها و چالشها، طرحهای توسعه و عمران گذشته بوکان بررسی گردید تا میزان تبعیت از مولفههای فرهنگی و اقتصادی در این طرحها مشخص شود که نتایج بیانگر آن است که طرحهای توسعه و عمران بوکان نتوانستهاند از این پتانسیلهای فرهنگی و اقتصادی استفاده نمایند و در عدم تحققپذیری طرح تاثیرگذار بودهاند لذا در انتهای کار روشها، رویکردها و پیشنهاداتی جهت استفاده از این معیارها در اسناد فرادست مطرح شده است.
-
بررسی میزان تاثیرات چیدمان فضایی عناصر کالبدی بر بزهکاری (نمونه موردی بافت ناکارآمد شهر سنندج)
1400از آنجا که فضاهای شهری امروزی مولفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری و در نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشد. یک عامل تاثیرگذار بر جنبه های متنوع امنیت انسان در فضای عمومی ، کیفیت چیدمان فضایی عناصر کالبدی است. با نگاهی بــه پژوهش های پیشین در حوزه امنیت شهری مشاهده می شود در میان رویکردهای پیشگیرانه، اقدامات و مداخلات محیطی از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. هدف اصلی این پژوهش "بررسی میزان تاثیر چیدمان فضایی عناصر کالبدی بر بزهکاری"می باشد جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی ساکنان محلات میان قلعه ، ژاندارمری ، چهارباغ ، سرتپوله ، آغازمان ، قطارچیان است. معیار انتخاب حجم نمونه فرمول کوکران بود که حجم نمونه 400 بدست آمد به لحاظ روش شناسی پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی و ازنظر هدف کار از نوع پژوهش های کاربردی است ، به لحاظ زمانی مقطعی و از نظر ماهیت کیفی است. از همین رو،در این براساس بررسی داده های حاصل از پرسشنامه که توسط ساکنین شش محله واقع در بافت مرکزی سنندج تکمیل و با استفاده از مدل ANP مشخص شد که محله ژاندارمری امن ترین محله و محلات چهارباغ، سرتپوله، قطارچیان، میان قلعه و آقازمان نیز به ترتیب رتبه دوم تا ششم (ناامن ترین محله) را به خود اختصاص داده اند. در ادامه براساس داده ها پرسشنامه و نقشه محور چیدمان فضایی می توان نتیجه گرفت که: متغیر ارتباط با میزان وقوع جرم رابطه معکوس دارد. متغیر هم پیوندی با میزان وقوع جرم رابطه معکوس دارد.متغیر انتروپی با میزان وقوع جرم رابطه مستقیم دارد متغیر عمق با میزان وقوع جرم رابطه مستقیم دارد. متغیر شدت با میزان وقوع جرم رابطه معکوس دارد. داده های این دو دسته از متغیرها در نرم افــزار (ضریب همبستگی پیرسون) SPSS وارد شده و روابط میان آنها مورد تحلیل قرار گرفته که نتایج بررسی ها نشان می دهد نخست آنکه متغیرهای چیدمان فضایی تاثیرات متفاوتی بر پیشگیری از وقوع جرم دارند، افزایش برخی متغیرها سبب کاهش بزهکاری می شود و افزایش برخی دیگر موجب افزایش بزهکاری می شود. دوم آنکــه به نظر تا حدودی محلاتی که میزان ارتباط آن ها کمتر و عمق آن ها بیشتر باشد، بزهکاری بیشتری در آن ها دیده می شود. ودر آخر با اعمال تغییرات در ساختار فضایی کانون های جرم خیز و همچنین ارتباط دادن آن ها با شریان های اصلی شهر و محله، بتوان تا حدودی جرم هایی را که وابسته به مکان است کاهش داد.
-
بررسی نقش و عملکرد بازار تاریخی کرمانشاه در هویت بخشی به شهر
1399بررسی اجمالی سیر شهرسازی درایران نشان می دهد که آثار تاریخی، مساجد، زیارتگاه ها، میادین و بازارها ،همواره از عناصر «هویت ساز» شهرها بوده اند. دراین راستا بازارهای سنتی علاوه برنقش تجاری-اقتصادی، نقش اجتماعی وحتی سیاسی نیز داشته اند اما به دلیل مسائل اقلیمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، ساختار کالبدی و عملکردی بسیاری از بناهای تاریخی،ازجمله بازارها، دستخوش تغییر شده، به گونه ای که این عناصر شاخص شهری رفته رفته، نقش موثر خود را از دست داده اند. بازار کرمانشاه با قدمتی بیش از 200 سال، رفته رفته اهمیت اقتصادی و اجتماعی خود را از دست داده است. تغییرات اقتصادی،ترافیکی و بعضا سیاسی و اجتماعی موجب شده این بازار نتواند همچون گذشته به نقش آفرینی بپردازد.از طرفی گسترش پاساژها و مجموعه های تجاری، تغییر سلیقه مردم و نیز عدم برنامه ریزی مدیران و افراد ذیصلاح جهت حفظ کالبد، عملکرد و نقش بازار، سبب شده که بخش هایی از بازار متروک مانده، بخش هایی تغییر فعالیت داده، بخش هایی ریزدانه تر شده و مشاغل قدیمی و خاطره انگیز آن بدون حمایت نهادهای مسئول، حذف شده و یا بسیار کاهش یابد. از طرفی مولفه های زیبایی شناسانه بازار کمرنگ بوده و کمرنگ تر شده است. حس مکان، نظم، خوانایی، ارزش های بصری و جذاب در بازار جلوه خاصی ندارد.مطالعه بسیاری از مطالب مرتبط با بازار بیانگر این است که در اغلب تحقیقات انجام شده، به این موضوع به صورت جامع نگریسته نشده و کاربرد عملی پیدا نکرده اند. وضعیت کنونی بازار آن چنان است که رونق و شکوفایی خاصی ندارد. تنها تغییر انجام شده، مرمت بخش هایی از بازار، بخصوص جداره خارجی قسمت شرقی بازار توسط میراث فرهنگی است. لذا این بازار برای احیای مجدد و نقش آفرینی در تعاملات اقتصادی و اجتماعی و هویت بخشی به شهر، نیازمند توجه همه جانبه و از همه زوایا به آن است.این بازار که به دلیل تحولات ترافیکی به چهار قسمت تفکیک شده، باید بتواند نقش خود را در مناسبات اجتماعی و اقتصادی احیا کند. بررسی های انجام شده در بازار سنتی کرمانشاه نشان می دهد ظرفیت نقش آفرینی کماکان وجود دارد. امکان سرمایه گداری دربازار با رویکرد گردشگری،استقرارمدیریت توانمندومتمرکز،افزایش جذابیت بصری،حل مشکل تاسیسات،تهویه ،نور و...،ایجاددسترسی بهینه برای کالا،توجه به بافت اطراف به عنوان یک مجموعه به هم پیوسته ازجمله راهکارهای ارائه شده در این پژوهش است. دراین پژوهش با مطالعه اسناد، پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدات عینی در پی آن هستیم تا با نگاهی به بحث زیبایی شناسی، مقوله گردشگری و ایجاد ساختار مدیریتی موثر ،توانمند ومتمرکز، زمینه رونق و توجه بیشتر به بازار را فراهم کنیم. بازار سنتی کرمانشاه علی رغم همه تهدیدها، این امکان را دارد که چون گذشته و با داشتن مزیت نسبی آب و هوای منطقه، تولید محصولات بومی، تعداد قابل توجه واحدها، قرار گرفتن در مرکز و هسته تاریخی شهر، بتواند نقش هویت آفرین خود را احیا نماید.
-
آسیب شناسی سازوکارهای اطلاعاتی مدیریت شهری با محوریت Web GIS و ArcSDE(نمونه موردی شهر سنندج)
1399بحث مدیریت شهری کشور در چند دهه گذشته از ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، زیرساختی، اداری، قانونی و غیره آسیب شناسی شده، که به نوعی ضعف های آن را در حوزه های ذکرشده نشان داده است. از طرفی مدیریت یکپارچه به عنوان پاسخی به مشکلات فعلی همواره مطرح بوده است. اما نقش اطلاعات و زیرساخت های آن در این چرخه زیاد موردتوجه قرار نگرفته است. از این رو هدف این پژوهش بر شناسایی ضعف های سازوکارهای اطلاعاتی مجموعه مدیریت شهری سنندج و ارائه راهکارهای اجرایی برای رفع آن ها با استفاده از قابلیت های Web GIS و Arc SDE است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمام شهروندان سنندج و مدیران و پرسنل متخصص دستگاه های مدیریت شهری سنندج هستند. که 200 نفر از شهروندان و 20 نفر از مدیران و پرسنل به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازم به ترتیب با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شده است. پرسشنامه ها از روش آمار توصیفی و مصاحبه ها از روش کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) در نرم افزار Nvivo12 تحلیل شده، که نتایج پرسشنامه ها نشان می دهد شهروندان تعارضات و ناهماهنگی های بین دستگاه های مدیریت شهری سنندج و حکمروایی ضعیف را مهم ترین ضعف این دستگاه ها و خواستار پیاده سازی بسترهای آنلاین خدماتی به ویژه در شهرداری شدند. از طرفی نتایج مصاحبه ها نشان از فقر اطلاعاتی تمام دستگاه ها، عدم شفایت اطلاعات در سطوح مختلف، رویکرد جزیره ای به اطلاعات درنتیجه عدم زیرساخت های مناسب برای طبقه بندی آن ها را عامل اصلی ناهماهنگی های میان سازمانی، میان بخشی و ضعف در مدیریت و برنامه ریزی برای شهر از نکته نظرات مشترک این گروه است. در نهایت جهت حل یا بهبود مشکلات ذکرشده به طراحی یک ساختار یکپارچه اطلاعاتی – خدماتی با استفاده از قابلیت های Web GIS وArc SDE باهدف 1- رفع تضاد اطلاعاتی میان سازمان های مدیریت شهری و تسهیل ارتباط بین آن ها 2- تعریف چهارچوب مشخص برای طبقه بندی اطلاعات 3- بهبود حکمروایی خوب شهری 4- به حداقل رساندن مراجعات فیزیکی میان بخشی، میان سازمانی و مراجعات شهروندی 5- دسترسی سریع به آرشیو طرح ها و مطالعات قبلی و تحلیل های آماری بر روی آن ها پرداختیم. که برای رسیدن به این اهداف از پایگاه داده PostgreSQL جهت طراحی مدل پایگاه داده، تحلیل و آنالیز داده ها و ثبت اطلاعات کاربران دران، ابزارهای ArcGIS برای اتصال به پایگاه داده، نرم افزار Visual Studio2018 جهت نوشتن کدهای Python، Java Script، Html، Css و C# و طراحی قالب مدل پیشنهادی، نرم افزار PostGis جهت ورود اطلاعات مکانی به پایگاه داده و سرویس WMS در Geoserver جهت نمایش اطلاعات مکانی استفاده شده است. که نتایج پیاده سازی این ساختار نشان می دهد علاوه بر توجیه پذیر بودن اقتصادی این تکنولوژی ها با توجه به هزینه های سالانه این دستگاه ها در حوزه فناوری اطلاعات، ضمن رفع یا بهبود عمده مشکلات ذکرشده، حکمروایی شهری را به معنای عملی محقق می کند.
-
ارزیابی فرصت ها و چالش های گردشگری بند ارومیه و راهکارهای ساماندهی آن مبتنی بر توسعه پایدار
1399با توجه به اهمیت مسئله پایداری در جهان امروز و لزوم توجه علوم به جنبه های مختلف پایداری اعم از پایداری اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... امری اجتناب ناپذیر است. از زمان مطرح شدن مسئله پایداری که برای اولین بار در اجلاس محیط زیست سازمان ملل در شهر استکهلم در سال 1972 مطرح شد روزبه روز بر اهمیت آن افزوده شده است. ازجمله دلایل اهمیت گردشگری پایدار می توان به به محرک رشد اقتصادی، جذب سرمایه گذاری خارجی و داخلی، بهبود زیرساخت ها، بهبود اقتصاد ملی و محلی، بهبود شرایط اقتصادی زنان، حفظ محیط زیست، پایداری میراث فرهنگی و تقویت درک متقابل فرهنگ ها از عوامل مهم اهمیت پایداری است. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی چالش ها و فرصت ها از طریق شناخت نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای تفرجگاه بند ارومیه با روش توصیفی تحلیلی صورت پذیرفته است. به این منظور برای ارزیابی پایداری گردشگری ابتدا به دنبال شاخص های گردشگری پایدار در بخش مبانی نظری تعیین و سپس این شاخص ها و معیارها در قالب پرسشنامه ساختاریافته در بین سه گروه گردشگران، مردم محلی و مسئولین توزیع گردید. سپس پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد. برای شناخت بهتر محدوده از تکنیک SOWT استفاده شده است و سپس برای تعیین اولویت بندی استراتژی ها از روش QSPM استفاده شده است. در آخرین مرحله نیز استراتژی ها در قالب سیاست و برنامه اجرایی آورده شد است. یافته های پژوهش نشان دادند که با وجود توسعه گردشگری در بند ارومیه، این توسعه همراه با پایداری نبوده است. و نیازمند برنامه ریزی و ارائه راهکارهایی جهت ساماندهی با رویکرد پایداری است. به این منظور نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه ها و تحلیل سوات در آخرین مرحله به استراتژی ها در قالب سیاست و برنامه اجرایی آورده شد است.
-
بازآفرینی پایدار بازار تاریخی با تکیه بر رویکرد مکان سازی نمونه موردی: بازار سقز
1399چکیده فارسی در شهرهای ایرانی-اسلامی پس از فضاهای مسکونی، بخش تجاری شهر، شاخص ترین و مهمترین بافت آن محسوب می گردد. در این شهرها، بازار تاریخی به عنوان قلب تپنده اقتصادی شهر، اکنون میراث فرهنگی و تاریخی هم به حساب می آید. بازار تاریخی علاوه بر نقش تجاری و بازرگانی، نقش های اجتماعی و فرهنگی، سیاسی، ارتباطی و اقلیمی هم داشته است؛ اما امروزه به دلیل رشد سریع شهرها، تخریب بافت های تاریخی و مراکز شهری و شکلگیری خیابان ها و مجتمع های تجاری مدرن، بازارهای تاریخی از جنبه های متعددی دچار افت و زوال گشته اند. چنانچه به نظر می رسد، بازارهای تاریخی به خودی خود قابلیت احیا و توسعه مجدد ندارند و نیازمند اقدامات و پشتیبانی جدی برای باززنده سازی و بازآفرینی هستند. از آنجاییکه بازارها در گذشته مهمترین فضاهای شهری و عمومی بوده اند؛ لذا توسعه فضاهای همگانی و ایجاد مکان های پایدار در بطن آن ها می تواند در بازآفرینی پایدار بازارهای تاریخی موثر باشد. بازار تاریخی شهر سقز -که یکی از شهرهای کهن استان کردستان است- نیز از تغییرات و تحولات اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی دوره معاصر به دور نبوده و سرنوشتی مشابه با سایر بازارهای تاریخی دارد. بنابراین پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی و تطبیق نقشه ها و تصاویر به دنبال آن است تا پس از شناخت ساختار و ابعاد مختلف بازار تاریخی شهر سقز و دریافت نظرات شهروندان به تجزیه و تحلیل وضعیت آن بپردازد و سپس با نگرشی راهبردی، مجموعه ای از سیاست ها و اقدامات تدوین نماید که منجر به بازآفرینی پایدار بازار تاریخی شهر سقز با تکیه بر رویکرد مکان سازی گردد.
-
ارتقای برند شهری تنکابن با رویکرد بازآفرینی پایدار: بازطراحی لبه های رودخانه چشمه کیله به مثابه پارک بازار
1399رودخانه های شهری مهم ترین عارضه طبیعی و دارایی های شهر هستند که به متعادل کردن آب وهوا و ایجاد چشم انداز مناسب و خلق فضاهای کارآمد و پویا کمک می کنند. برای شهرها مهم است که مکانی پایدار به همراه تصویر ذهنی مناسب داشته باشند. بازآفرینی پایدار مکان آبکناری ابزار مناسبی است که با تاکید برداشته های فیزیکی مکان باورها و ارزش ها علاوه بر شکوفایی اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی می تواند ویژگی های منحصربه فرد شهر را توسعه دهد و تصویر ذهنی مناسبی را ایجاد کند و برند شهر را ارتقا دهد. هدف پژوهش برندسازی مکان آبکناری بر اساس رویکرد بازآفرینی پایدار است. که می توان گفت بازآفرینی لبه رودخانه چشمه کیله به صورت پارک بازار زمینه مناسبی برای مکان سازی پایدار و متعاقب آن برندسازی مکان است. این پژوهش درصدد شناسایی معیار ها و شاخص های برندسازی بر اساس ابعاد بازآفرینی پایدار به منظور بهره مندی از آن ها در فرایند برندسازی پایدار مکان های آبکناری است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی برمطالعات اسنادی و میدانی است. سنجش وضعیت سایت از طریق سوات و پرسشنامه انجام گرفته است با تحلیل نتایج داده های پرسشنامه مولفه های برند سازی با رویکرد بازآفرینی پایدار ارزش گذاری شده و به منظور مقایسه بهتر از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی معیارها بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین مولفه ها (تصویر ذهنی و ادراکی، هویت برند شهر، مشارکت پذیری، معماری خاص منطقه، ارزش ویژه اقتصادی و اجتماعی، تجربه به یادماندنی، وفاداری به شهر، بیان برند و اکولوژیکی) جهت طراحی پارک بازار در لبه رودخانه چشمه کیله هویت برند شهر بالاترین امتیاز را دارد. درنتیجه چارچوب و ضوابط طراحی بر اساس مولفه ها و معیارهای برند سازی با رویکرد بازآفرینی پایدار ارائه شده است و بر اساس آن به ایده پردازی و طراحی پارک بازار در لبه رودخانه چشمه کیله جهت ارتقاء برند شهری تنکابن پرداخته شده است. کلمات کلیدی : رودخانه – بازآفرینی شهری پایدار رود کنار – مکان سازی – برند سازی شهری – پارک بازار – برند سازی مکانی
-
تحلیل همبستگی میان فاکتورهای فرم شهری بر قابلیت پیاده مداری دانش آموزان به مدرسه، نمونه موردی محلات قطارچیان، شالمان و بهاران شهر سنندج
1398امروزه افزایش وابستگی به خودرو باعث ایجاد جوامعی اتومبیل محور شده و مسائل مربوط به پیاده روی و سلامت به یکی از چالش های اصلی جوامع بشری بخصوص جوامع در حال توسعه تبدیل شده است. این وابستگی به خودرو پیامدهای منفی بسیاری را به همراه داشته که از این میان می توان به کاهش سطح فعالیت های فیزیکی اشاره کرد، مسئله ای که عامل بسیاری از مشکلات سلامتی افراد به ویژه در میان کودکان و نوجوانان می باشد. یک راه حل برای این مسئله تشویق فعالیت های فیزیکی از طریق فراهم نمودن محیطی است که دانش آموزان بتوانند به شکل امنی به صورت پیاده یا دوچرخه به مدرسه بروند. از همین جهت یکی از جنبه های موثر در ایجاد مسیرهای ایمن به/از مدرسه فرم شهری می باشد. مطالعه بر روی عوامل فرم شهری می تواند به ایجاد محیطی که دانش آموزان بتوانند با خیال راحت به پیاده روی و دوچرخه سواری به مدرسه بپردازند، کمک کند و در نتیجه به کاهش اضافه وزن و چاقی و بیماری های نشات گرفته از آن در میان کودکان و نوجوانان منجر شده و به دنبال آن به افزایش سطح سلامت آنان و در نهایت جامعه کمک کند. تحقیق حاضر از نوع توسعه ای بوده و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پیمایش های میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در پژوهش حاضر بر اساس فرم شهری محلات، دانش آموزان مدارس سه محله قطارچیان، شالمان و 19/4 بهاران است. بر این اساس نتایج تحقیق نشان می دهد که کمترین میزان استفاده از شیوه های حمل و نقل فعال در محله 19/4 بهاران و بعد از آن محلات شالمان و قطارچیان می باشد. در ارتباط با فاکتورهای فردی، در محله قطارچیان سطح آزادی دانش آموزان و مالکیت خودرو، در محله شالمان سطح آزادی دانش آموزان و دیدگاه آن ها نسبت به پیاده روی از منظر سرگرم کنندگی و ایمنی محله، و در محله 19/4 بهاران سطح آزادی دانش آموزان و ایمنی محله تنها فاکتورهای تاثیرگذار بر پیاده روی دانش آموزان محسوب می شوند. در ارتباط با فاکتورهای فرم شهری، تراکم مسکونی خالص، تراکم خیابان ها، اندازه بلوک ها، فواصل پیاده روی و اختلاط کاربری زمین فاکتورهای تاثیرگذار بر پیاده روی دانش آموزان در سطح محلات می باشند. در این راستا جهت افزایش میزان پیاده روی دانش آموزان، برنامه های پیشنهادی ارائه شده است.
-
تدوین چارچوب بازآفرینی بافت های تاریخی با رویکرد فرهنگ مبنا (نمونه موردی: هسته تاریخی ارومیه)
1398امروزه موضوع بافت های فرسوده از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که در تلاش است با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی اجتماعی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و خصوصیات ویژه آن محل خلق نماید. این رویکرد تاثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. پژوهش حاضر به مطالعه بافت تاریخی ارومیه می پردازد که با استخراج معیارهای مربوط به بازآفرینی فرهنگ مبنا و ارتباط دادن آنها با مولفه های طراحی شهری، با استفاده از الگوی به دست آمده سعی در شناسایی نقاط قوت و ضعف بافت تاریخی ارومیه و رفع نواقص و ارتقا منزلت مکانی آن دارد. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مطالعات اسنادی و میدانی استوار می باشد. در بخش کیفی پژوهش، داده های مصاحبه نیمه ساختار با استفاده از نظریه زمینه ای تحلیل شدند، یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ساکنان، بازآفرینی در گرو پویایی و سرزندگی اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این راستا مقولاتی همچون مشارکت ساکنین و نگاه مسئولین، مسائل فرهنگی و تاریخی، تسهیلات تجهیزات و خدمات، اقتصادی، ایمنی و امنیت، توجه به تمامی اقشار انسان ها و سایر موجودات و فضای ساخته شده تاثیر گذارند. همچنین وجود یا نبود اعتماد و انگیزه در نوع نگاه ساکنین به آینده و محله تاثیر ویژه ای دارد. همچنین در بخش کمی این پژوهش با تدوین پرسشنامه و تکمیل آنها توسط ساکنین و متخصصین، با تحلیل نتایج داده های پرسشنامه و استفاده از آزمونهای فریدمن و همبستگی، یافته های پژوهش نشان می دهد مولفه اجتماع محور رتبه بالاتری نسبت به دو مولفه خلاقیت محور و طراحی محور دارد که این نشانگر وجود پتانسیل بالای سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی ارومیه است، همچنین وجود رابطه مستقیم بین شاخص مدیریتی با شاخص های ادراکی و اجتماعی بدست آمد.
-
بازآفرینی گردشگری مبنای سبزراه چه م ئاسیاوه کان (7 ئاسیاو) شهر سنندج
1398گردشگری فعالیتی فرابخشی و چند بعدی است که از تعاملات پیچیده و چند سویه ی میان محیط طبیعی و انسانی در فضای جغرافیایی شکل می گیرد و در ماهیت خود با رشته های مختلف و بخشهای زیادی سر و کار دارد (تدبیر شهر، 1386) در سالهای اخیر گردشگری به عنوان صنعت بدون دود، منبع درآمد سرشار در تجارت جهانی و عنصر مهمی در بهبود و تنظیم موازنه بازرگانی و تراز پرداختهای بسیاری از کشورها شده است، این صنعت یک صنعت منحصر به فرد اقتصادی تلقی شده و طرفداران بسیاری دارد. تعداد کل گردشگران از 25 میلیون نفر در سال 1950 به 1 میلیارد و 187 میلیون نفر در سال 2013 افزایش یافته و پیش بینی میشود که این تعداد در سال 2020 به 1/56 میلیارد نفر برسد. در این راستا گردشگری به عنوان یکی از فعالیتهای عمده اقتصادی از دیرباز مورد توجه شهرسازان و برنامه ریزان شهری جوامع مختلف بوده که در راستای کسب درآمد و پویانمایی اقتصادی، رونق کسب و کار، معنی دار سازی اوقات فراغت، افزایش کیفیت زندگی و بهبود رضایت گردشگران داخلی و خارجی مورد بهره برداری قرار گرفته است. (حبیبی و صفدرنژاد، 1394)بازآفرینی شهری که اغلب با کلماتی مانند نوسازی شهری، توسعه مجدد شهری، توانبخشی شهری و تجدید حیات شهری قابل جایگزینی می باشد، مرحله ایست که شامل توانبخشی بناهای موجود، توسعه مجدد ساختمان ها و سایت ها و یا استفاده مجدد از اراضی شهری است. همچنین بازآفرینی شهری برای اقتصاد و توسعه های اجتماعی از طریق ایجاد فرصت های شغلی، ایجاد شبکه های اجتماعی و ارتقاء مشارکت فعال گروه-های داوطلب را موجب می گردد. (Yi Peng & etc, 2015) در حوزه باز زنده سازی، یکی از فعالیتهای کلیدی مدرن، فعالیتهای گردشگری و فرهنگی است. راهبردهای مربوط با باز زنده سازی گردشگری، بهره گیری از میراث تاریخی ناحیه را برای توسعه گردشگری تشویق می نماید. چنین توسعها ی معمولا به معنای یک تنوع بخشی فشرده یا بازسازی مبنای اقتصاد ناحیه است. (افخمی،1392)عبارت سبزراه برای مسیرهایی به کار میرود که انسجام محیط زیست را در زیرساختار شهری محافظت میکنند، سبزراهها به عبارتی پارکهای خطی پیوسته، جدید و یا به نوعی زیرساختارهای سبز شهری هستند. (حناچی و غزنوی، 1388) برنامه ریزی سبزراهها یکی از مهمترین ابزارهای برنامه ریزی در ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان شهر است. فضاهای سبز و سبزراهها به علت دارا بودن نقش عمده در افزایش کیفیت هوا و ایجاد تغییرات مثبت در اقلیم محیطهای شهری، برای نگهداری از کیفیت زیست محیطی شهرها ضروری هستند و ارزش های زیبایی شناختی این محیط ها را به نحو قابل توجهی افزایش می دهند.(شعبانی، 1385)کشور ایران به عنوان یکی از ده کشور برتر جهان در زمینه قابلیت های گردشگری متاسفانه سهمی بسیار اندک و ناچیز از فعالیتهای گردشگری جهان را داراست و به تبع رکود گردشگری در سطح ملی، استانهای کشور نیز در زمینه گردشگری دچار مشکلات و مسائل فراوانی هستند و هنوز قابلیتها و استعدادهای گردشگری آنها از قوه به فعل در نیامده است. این مسائل در مورد استانهای در حاشیه قرار گرفته ای مانند استان کردستان بیشتر به چشم می خورد. شهر سنندج در این استان به عنوان مرکز آن در سال گذشته به عنوان مقصد گردشگری استان در رتبه اول از نظر جذب توریسم نقش ایفا کرده است. با این وجود گردشگری شهر سنندج باید بسیار مورد توجه قرار گیرد و در راستای دستیابی به این هدف از جاذبه های تاریخی، فرهنگی، طبیعی و ... این شهر در وضع موجود و همچنین بازآفرینی عناصر تاریخی گذشته و معرفی آن ها می توان به طور گسترده یاری جست. محور چه م ئاسیاوه کان (7آسیاب) به عنوان یکی از محورهای گردشگری در کوه آبیدر شهر سنندج در طرح های گردشگری موضوعی و موضعی استان مورد توجه قرار گرفته است. این محور با توجه به بعد تاریخی آن به عنوان یکی از محورهای سبز کوه آبیدر دارای بالغ بر 19 آسیاب آبی بوده است که به مرور زمان و به دلیل قوانین زمین شهری از مالکان اصلی گرفته شده و کم کم تمامی این آسیاب ها از بین رفته اند. در این راستاپژوهش حاضر در پی بازآفرینی این آسیاب ها در سبز راه موجود می باشد، در این صورت همزمان بعد تاریخی و هویتی شهر به آن برگردانده خواهد شد و نیز موجب تبدیل ایم محور به محوری گردشگری شده و با جذب گردشگر به معرفی و شاخص سازی آن در شهر می شود.
-
بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی (نمونه موردی: محله فیض آباد کرمانشاه)
1397روند رو به رشد سریع شهرها از دغدغه های صاحبنظران دانش شهری و رشته های مربوطه به آن شده است. در این زمینه بارها بحث جلوگیری از این روند، از طریق ارتقاء کیفیت زیستگاهی فضاهای مرکزی شهرها در مباحث بهسازی و نوسازی شهری ارائه شده است. هدف اصلی این مباحث توجه به بافت های شهری در محدوده هسته اولیه شهرها و جلوگیری از فرسوده شدن آن هاست و دلیل آن این است که هسته های مرکزی شهرها همچون سابق، انگیزه زیستگاهی خود را در مقایسه با محدوده های نوظهور شهری، برای ساکنان از دست داده اند و ادامه این روند به رشد لجام گسیخته شهر کمک خواهد کرد. محلات مرکزی شهرها به عنوان کوچکترین واحد شهری همواره در معرض تغییر و تحولات بسیاری قرار می-گیرند. نظریات و راهکارهای متفاوتی برای هدایت این تغییرات در جهتی که برای زندگی شهری و ساکنان آن ایجاد مشکل نکند پیشنهاد می گردد. یکی از مهم ترین راهکارهای پیشنهادی، بازآفرینی شهری پایدار به عنوان فرآیندی است که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی (کالبدی و فعالیتی) منجر می شود. در مباحث مربوط به بازآفرینی شهری یکی از مفاهیم اساسی، سرمایه اجتماعی است، که شاید بتوان در صورت کاربست اصول آن برخی از نیازمندیهای بافت های مرکزی و تاریخی را زنده ساخت. در همین راستا، هدف این پژوهش تعیین معیارهای سرمایه اجتماعی و ارائه راهکارهای بازآفرینی پایدار شهری در قالب سرمایه اجتماعی در محله فیض آباد کرمانشاه است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا پژوهش های نظری و تجربیات تعلیقی داخلی و خارجی پیرامون بازآفرینی پایدار و سرمایه اجتماعی و تعیین معیارهای آن بررسی گردید. سپس با استفاده از پرسشنامه پیرامون شاخص های سرمایه اجتماعی محله، به بررسی این شاخص ها از دید ساکنین محله پرداخته شد. و در نهایت مولفه های سرمایه اجتماعی مبتنی بر ویژگی های محله فیض آباد تدوین شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی شاخص در محله، سرمایه اجتماعی درون گروهی (داخلی) است. در واقع سرمایه اجتماعی سنتی که به طور معمول در سطح محلات قدیمی شهرها وجود دارد. چیزی که امروزه محلات شهری به ویژه محله فیض آباد برای بازآفرینی به آن نیازمند است سرمایه اجتماعی برون گروهی (بیرونی) و پیونددهنده (ارتباطی) است. لذا پیشنهاداتی در ارتباط با آنها مطرح شده که اجرای این پیشنهادات به ایجاد محله ای پایدار منجر می شود.
-
امکان سنجی و برنامه ریزی پیاده راه شهری در هسته مرکزی شهر نورآباد با توجه به رویکرد پایدار اجتماعی
1396در گذشته پیاده روی به عنوان مهم ترین شیوه جابجایی مردم به شمار می رفت و شهرها پیاده مدار بودند. به دنبال انقلاب صنعتی، رفتارهای فرهنگی- اجتماعی نوین از یک سو و شیفتگی شهرسازان و برنامه ریزان حمل و نقل شهری، در اتکا به حرکت سواره و ایجاد تغییر در شبکه ارتباطی شهرها از سوی دیگر، موجب سلطه اتومبیل در شهرها و فراموشی فضاها و حرکت پیاده شد. این روند، پیامدهای ناگوار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی عدیده ای برای شهرها و به ویژه مراکز شهری به بار آورد. که به دنبال آن بویژه طی چند دهه اخیر این دیدگاه تغییر یافت و به شیوه شهرسازی انسان گرای گذشته گرایش پیدا کردند و سیاست های کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و ترویج پیاده-مداری، گسترش یافت. نتیجه آن به رسمیت شناختن سفرهای پیاده و برنامه ریزی و طراحی مسیرهای پیاده در شبکه ارتباطی شهرها بود. ایجاد و توسعه پیاده راه ها نقش بسیار مهمی در رسیدن به توسعه پایدار داشته، آنچنان که می توان طراحی و برنامه ریزی صحیح پیاده راه ها را ابزاری برای بهبود اقتصاد شهری، کیفیت محیطی و سلامت اجتماعی و به طورکلی رسیدن به پایداری اجتماعی دانست. از سویی دیگر وجود مجموعه ای از نیازها در هسته مرکزی شهر نورآباد، برنامه ریزی و طراحی پیاده راه را به اقدامی ضروری بدل کرده است. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیت های پیاده مداری معابر اصلی بافت قدیم شهر نورآباد جهت ایجاد پیاده راه شهری، برنامه ریزی پیاده راه شهری در هسته مرکزی شهر نورآباد با رویکرد پایداری اجتماعی و ارتقا کیفیت محیط مرکز شهر نورآباد می باشد. بدین منظور در این پژوهش که از الگوواره های تحقیقی اثباتگرایی تبعیت می کند، از روش پژوهش کمی استفاده شده و نوع تحقیق از نظر هدف را می توان از نوع پژوهش های کاربری محسوب نمود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آورری اطلاعات از مصاحبه، بازید میدانی، روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده و در نهایت شاخص های امکانسنجی قابلیت پیاده مداری در 7بعد و 20معیار و 69زیرمعیار و شاخص های توسعه پایدار اجتماعی در 10معیار و 47زیرمعیار استخراج شده است. و از دو سری پرسشنامه جهت سنجش قابلیت پیاده مداری و مشارکت اجتماعی استفاده شده است. برای برآورد تعداد نمونه در پرسشنامه اول، ابتدا در قالب نمونه گیری مقدماتی تعداد 90 پرسشنامه در میان سه گروه (کسبه، سواره ها و
-
ارزیابی نقش اختلاط کاربری در شکل گیری تعاملات اجتماعی در خیابان های شهری ) نمونه موردی: مقایسه تطبیقی خیابان پاسداران و خیابان سید قطب(
1395امروز با گسترش پارادایم های چون شهر هوشمند و نوشهر گرایی کاربرد اختلاط زمین گسترش یافته است. امروزه با گسترش پرادایم های چون شهر فشرده رشد هوشمند و نوشهرگرایی کاربرد اختلاط کاربری زمین در شهرسازی کشورهای پیشرفته گسترش یافته است و محققان مختلف سعی در گسترش ادبیات موضوع و روشهای ارزیابی کاربری زمین بر اساس مفهوم اختلاط کاربری داشته اند با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش که با هدف شناسایی نقش اختلاط کاربری در افزایش تعاملات اجتماعی در خیابان های شهری و با روش توصیفی تحلیلی و از نوع توسعه انجام شده سعی شده است با استفاده از شا خص های میزان اختلاط کاربری در خیابان های پاسداران و سید قطب شهر سنندج سنجیده و پس از سنجش روابط اجتماعی در این دو محور و مقایسه تطبیقی نتایج اثرات اجتماعی اختلاط کاربری مورد ارزیابی قرار گیرد در این میان بیشترین تاثیر پذیری روابط اجتماعی از معیارهای اختلاط کاربری به ترتیب از معیارهای پویایی و عملکردی بوده است
-
تاثیر مالکیت زمین بر شکل گیری پراکیده رویی در شهرُ سییدج و ناحیه نایسر
1395تشخیص و تعیین معیار هایی که موجب تعیین پهنه های پراکنده و ناپایدار می شود ، خود راهنمایی جهت سنجش و ارزیابی نواحی مختلف شهری و همچنین اتخاذ تصمیمات مناسب در نواحی خودروی شهری است. با اولویت بندی انواع بافت ها و سطوح شهری از نظر میزان پایداری شهری و ساختار شهری بر اساس میزان پراکنده رویی، برای انتخاب مکان بهینه جهت انواع کاربری های شهری و با برنامه ریزی و مکانگزینی دقیق کاربری اراضی به کمک عناصر و مشخصه های تعیین شده راهبرد های جلوگیری از ، از هم گسیختگی کاربری های شهری و همچنین راهبرد های جلوگیری از ناپایداری بافت های شهری پیش رو قرار می گیرد . و در نهایت منجر به شکل گیری بافت های شهری با رعایت عدالت اجتماعی و فضایی در ابعاد گوناگون آن و در نهایت توسعه پایدار و جلوگیری از خزش شهری می گردد. این امر مستلزم طبقه بندی شاخصها و معیار ها در ابعاد مختلف عملکردی، ارتباطی، اجتماعی ، اقتصادی ، کالبدی و زیست محیطی است . یکی از مهمترین قابلیتهای GIS که آن را به عنوان یک سیستم ویژه و انحصاری مجزا می کند قابلیت تلفیق داده ها جهت مدل سازی، مکان یابی و تعیین تناسب اراضی از طریق ارزش گذاری واحدهای ساختمانی و پهنه های باارزش شهری است. چرا که در نتیجه تلفیق و ترکیب معیارهای متناوب و بعضاً متضاد که می تواند ابعاد عملکردی، اجتماعی ، اقتصادی ، کالبدی و زیست محیطی داشته باشد ، بهترین نقطه جهت استقرار مراکز محلی و ناحیه ای ، مکانهای بهینه جهت تاسیسات و تجهیزات شهری ، حوزه های فرسوده و بافتهای ناکارآمد ، مناطق با استعداد تجمیع و نیز بلند مرتبه سازی و.... و در این پژوهش تعیین میزان پراکنده رویی شهری انتخاب می شود. بنابر این در این بخش پس از تعیین معیارهای موثر در میزان پراکنده رویی شهری، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS به سطح بندی محدوده مورد مطالعه از نظر میزان پراکنده رویی پرداخته می شود. در ادامه با استفاده از توابع همپوشانی (Overlay) در محیط GIS با همپوشانی لایه های مالکیت اراضی دولتی و تصرفات کشاورزی میزان تاثیر و همبستگی مالکیت در پراکنده رویی شهری سنجیده می شود. هچنین آسیب شناسی این بافت از ابعاد گوناگون خود راهنمایی جهت ارائه راهکار های مطلوب در این زمینه است. لازم به ذکر است در این پژوهش از نرم افزار Expert choice جهت تشکیل ساختار سلسله مراتبی و محاسبات کمی مربوطه استفاده شده است.
-
زمینه های ساماندهی رود دره های شهری با رویکرد توسعه پایدار نمونه موردی رودخانه قشلاق شهر سنندج
1395گسترش ناموزون شهرها بدون بهره گیری از توان های محیط های طبیعی، تعادل بین شهر و طبیعت را مختل نموده است .رود دره های شهری به عنوان یکی از عناصر ساختار اکولوژیکی شهرها می توانند نقش موثری در جهت ایجاد تعادل بین فضای انسان ساخت شهر و طبیعت و ارتباط انسان با طبیعت ایفاء نمایند. از جمله فرصت های جدید اقتصادی و اجتماعی و اکولوژیکی که به دلیل نیازهای جهانی امروز بشدت در حال رشد و گسترش است، صنعت گردشگری است .از همین رو، از میان فرصت های گردشگری موجود در کشور، جاذبه های طبیعی، تنوع زیستی، حیات وحش و چشم اندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه طبیعت گردی، بیش از دیگر جنبه های گردشگری تقویت می کند. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش رودخانه قشلاق شرق شهر سنندج حد فاصل ناحیه منفصل گریزه تا پل قشلاق و بافت روستاشهری قشلاق می باشد. رودخانه قشلاق که از ارتفاعات باینجوب و چرنو در شمال و مغرب حسینآباد سرچشمه میگیرد در 6 کیلومتری شرق شهر سنندج در جهت جنوبی جریان داشته و از کنار آبادی قشلاق گذشته پس از پیوستن به رودخانه سیروان به خاک عراق میریزد. این رودخانه به عنوان ساختار و استخوان بندی شهر سنندج شناخته شده که نقش بسیار مهمی در توسعه پایدار شهر سنندج می تواند داشته باشد. اما در سال های اخیر با رویکرد های سلطه محور انسان بر طبیعت و اجرای طرح های مختلف همچون احداث دیوار سنگی ، احداث جاده های کمربندی و یا دست اندازی های غیر اصولی همچون تخریب و تصرف اراضی ، ساخت و ساز های غیر مجاز و تخلیه نخاله های ساختمانی دستخوش تغییرات قرار گرفته. در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و از نوع توسعه ای و با هدف ساماندهی رود دره های شهری با رعایت الزامات زیست محیطی صورت گرفت پس از گردآوری اطلاعات اولیه از طریق برداشت های میدانی و توزیع پرسش نامه مسئولین و تهیه بانک اطلاعات در ابعاد SWOT شناخت محدوده رودخانه و حوزه فرادست آن صورت گرفته و با استفاده از تکنیک GIS مختلف مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تدوین برنامه ریزی راهبردی محدوده رودخانه قشلاق پس از تدوین تحلیل شده AHP و مدل EFE و IFE چشم انداز و اهداف طرح ، محیط درونی و بیرونی در قالب ماتریس های جهت ارائه راهبرد های چهارگانه TOWS و پس از تعیین موقعیت راهبردی توسط ماتریس دکارتی، جدول محافظه کارانه بوده که راهبردهای هشت گانه )WO( تدوین گردید. حوزه برتر راهبردی در این پژوهش از نوع اولویت بندی گردیدند که اولویت اول در این راهبردها "طراحی مبتنی بر اصل QSPM با استفاده از ماتریس خلاقیت و اکولوژی از اصول اساسی پایداری منظر" انتخاب گردید. در نهایت پس از تدوین سیاست ها برنامه های عملی نیز در راستای ساماندهی و توسعه پایدار رود دره قشلاق ارائه شده که از مهمترین آن ها می توان به احداث کاربری های جاذب گردشگری همچون باغ پرندگان، موزه حیات وحش، تله سیژ، پیست دوچرخهسواری و سایر کابری های خدماتی پیرامون محور رودخانه و همچنین حفظ اراضی باغات و کشاورزی و منظر سازی پهنه های صنعتی و کارگاهی موجود اشاره کرد.
-
برنامه ریزی راهبردی توسعه میان افزای شهر سنندج
1395در چند دهه اخیر به دلیل رشد سریع جمعیت، مهاجرت های روستا- شهری و نیاز به زمین برای مسکن و خدمات واسبته به آن باعث گستردگی کالبدی شهرها شده است. رشد کالبدی فضایی پراکنده شهرها مشکلات فراوانی از جمله؛ تخریب محیط زیست، آلودگی، اتلاف انرژی، افزایش هزینه ها، کمبود خدمات و زیرساخت و به طور کلی ناپایداری محیط های شهری را به دنبال داشته است. امروزه توسعه میان افزا به عنوان یکی از رویکردهای شهرسازی نوین در انتقاد به این مسایل مطرح شده است. توسعه میان افزا در پی بهره برداری از زمین های خالی، نوسازی بافت-های فرسوده و توسعه مجدد نواحی ناکارآمد جهت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی و کالبدی است. هدف از پژوهش حاضر هدایت توسعه شهر سنندج با استفاده از فرصت های درونی شهر است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی نواحی مستعد توسعه به تعیین معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. این معیارها شامل؛ کالبدی (زیرمعیارها: بافت فرسوده، تراکم ساختمانی، تپه های شهری و شیب زمین)، کاربری زمین (زیرمعیارها: زمین بایر، گورستان، نظامی و کاربری ناسازگار)؛ اجتماعی(زیرمعیار: تراکم جمعیتی)، حریم (زیرمعیارها: راه، رودخانه و گسل) و دسترسی (زیرمعیارها: دسترسی به کاربری های خدماتی، حمل و نقل عمومی، معابر و پارکینگ) بوده است. سپس با سناخت و تحلیل وضعیت شهر سنندج با تکنیک SWOT، چشم انداز توسعه میان افزا برای شهر تدوین گردید. لایه-های مربوط به زیرمعیارها در محیط GIS آماده شد. برای وزن دهی به معیار و زیرمعیارها از مدل ANP استفاده گردید و پس از ضرب لایه ها در ضریب های حاصل از این مدل و تلفیق آن ها در GIS نقشه نهایی اولویت بندی بافت شهر جهت توسعه میان افزا در 4 طبقه ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد زمین های بایر، کاربری های ناسازگار، گورستان ها و محله های فرسوده خانقاه، دگایران و قرادیان و بخشی از تپه های شهر و نواحی با تراکم خیلی کم، کاملا مستعد توسعه بوده و بافت فرسوده مرکزی و میانی، کاربری نظامی و بخشی دیگر از زمین های بایر به صورت پراکنده داخل محدوده شهر در اولویت دوم قرار گرفتند. جایگزینی نواحی ناسازگار با کاربری های جذاب و سرزنده، توسعه مجدد ابنیه مخروبه و متروکه باعث رونق گرفتن این مناطق و جلوگیری از تخلیه آن ها می شود. با تعریف طرح-هایی مثل فضاهای باز شهری، پیاده راه ها و مراکز محله و مجموعه های
-
ارزیابی معیارهای برنامه ریزی فضای شهری مطلوب از دید شهروندان در بافت های جدید شهری(نمونه موردی شهرک بهاران سنندج)
1395فضاهای شهری به عنوان مکانهای تعاملی و فراهم کننده مبادلات اجتماعی تعریف می شوند، جایی که تنوع بالایی از مردم می-توانند گوناگونی وسیعی از فعالیت ها را داشته باشند. بستر مشترکی که مردم فعالیت های کارکردی و مراسمی را که پیوند دهنده اعضای جامعه است، در آن انجام می دهند؛ چه امور روزمره ی محلی باشد و چه جشنواره های دوره ای. در فرآیند برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری نپرداختن به نقطه نظرات مردم و دخالت ندادن آنها در شکل دهی به فضا از مهم ترین دغدغه ها است که می تواند کاملا در موفقیت یا عدم آن کاملا اثرگذار باشد. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اولویت هایی برای برنامه ریزی آتی فضاهای شهری در بافت جدید شهر سنندج بر اساس نظرات ساکنان این بافت های شهری می باشد. در تحقیق حاضر معیارها از مبانی نظری و تجارب جهانی استخراج گردیده است. در ادامه محدوده بافت جدید ناحیه 22 شهرک بهاران به عنوان نمونه موردی بر اساس معیارهای مد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس معیارهای استخراج شده، پرسشنامه تدوین گردیده و در محدوده مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردیده است. سپس به کمک روش تحلیل رگرسیون چند متغیره، تحلیل آماری متغیرها انجام داده شده است و ضرایب اهمیت و سطح معناداری تعیین شده است. در نهایت پس از تعیین اولویت های برنامه ریزی فضای شهری در بافت های جدید شهری سیاست ها تدوین گردیده است و نقشه ای به عنوان پایلوت راهبردهای اجرایی تهیه شده است. در پاسخ به فرض تحقیق نیز این مساله اثبات گردید که معیارهای استخراج شده همگی اثرگذارند و رابطه آنها با فضای شهری مطلوب معنادار است.
-
ارزیابی کیفیت محیط در خیابان های شهری: مقایسه دو خیابان انقلاب و پاسداران سنندج
1395انسان از آغاز شهرنشینی همواره کوشیده است تا کیفیت محیط زندگی خود را بهبود بخشد. خیابان های شهری یکی از مکان هایی است که عموم مردم به آن دسترسی دارند و کیفیت آن، نقش بسزایی در بالا رفتن کیفیت زندگی شهروندان دارد. همچنین، خیابان های شهری از مهم ترین فضاهای عمومی شهری اند که بستر فعالیت های انسانی و تعاملات اجتماعی را فراهم می کنند و بی توجهی به کیفیت آن ها سبب کاهش حضور شهروندان در این فضاها می شود. لذا باید در این فضا ها امکانات و شرایطی ایجاد کرد که سبب جذب حضور شهروندان و رضایت آنان از این مکان ها شود. هدف کلی از پژوهش فوق به دست آوردن مولفه های تاثیرگذار در کیفیت محیطی خیابان های شهری و مقایسه این مولفه ها در خیابان های انقلاب و پاسداران شهر سنندج است. این پژوهش از منظر هدف توسعه ای است و ازلحاظ روش انجام آن، مقایسه ای با استفاده از رویکردهای کمی و کیفی است. چارچوب نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور نوشتارهای تخصصی مربوط به کیفیت محیط تعیین می شود و درنهایت مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مفاهیم چندگانه و سلسله مراتبی شاخص های کیفیت در سطوح مختلف تبیین می گردد. تعیین میزان اهمیت مولفه ها با رویکرد دلفی و بر اساس نظر متخصصان و جمع آوری اطلاعات از خیابان های موردمطالعه از طریق برداشت میدانی و تکمیل 384 پرسش نامه در هر خیابان، از شهروندان حاضر در آن ها نظیر عابران و مغازه داران انجام شده است. برای تحلیل آماری نیز با توجه به نیاز مقایسه ی دو فضای شهری نسبت به یکدیگر و بررسی هریک از این فضاها، مدل ANP به دلیل ساختار شبکه ای و نرم افزار Super decision انتخاب گشته که می تواند به صورت کمی و عددی، مقایسات و میزان ارجحیت ها را بیان نماید. مولفه های اجتماعی، عملکردی، خدماتی-رفاهی، زیباشناختی، کالبدی و زیست محیطی را به عنوان مولفه های مورد بررسی در کیفیت محیطی خیابان انتخاب نموده که هرکدام شامل معیار و شاخص هایی بوده و در نمونه های موردی یعنی خیابان انقلاب و خیابان پاسداران بررسی شد و تفاوت های آن ها شناخته شد. و درنهایت خیابان پاسداران از لحاظ کیفیت محیطی با امتیاز 0.706 بالاتر از خیابان انقلاب با امتیاز 0.294 قرار گرفت.
-
تحلیل و ارزیابی عوامل پراکنده رویی شهری در شهر سنندج (استان کردستان)
1395با پیشرفت فناوری و استفاده از وسایل حمل ونقل سریع، امکان استقرار شهرنشینان در مناطقی که در اطراف شهرها بودند، امکان پذیر شد. آن ها به واسطه مشکلات موجود در مراکز شهری و به واسطه وجود بزرگراه ها و وسایل حمل ونقل سریع به سمت حومه شهرها سرازیر می شدند،که این مسئله باعث گسترش افقی شهرها با تراکم اندک و مشکلات متعددی شده است که این پدیده را پراکنده رویی می نامند. از جمله پیامدهای عمده پراکنده رویی شهری می توان به کاهش حس تعلق به مکان، ساخت وساز بی رویه در اطراف شهرها اشاره نمود. پراکنده رویی شهری علاوه بر ایجاد مشکلاتی در زمینه های اقتصادی (افزایش هزینه زیرساخت ها و انرژی و حمل ونقل)، زیست محیطی (اثر بر سلامت انسان ها و اثرات زیست محیطی، افزایش آلودگی و کاهش مقدار سوخت های فسیلی) و کالبدی، مشکلات عدیده ای در زمینه مسائل اجتماعی همچون کاهش سرمایه اجتماعی را به دنبال دارد، شکل گیری مناطق غیررسمی و شهرک های پیوسته در حومه شهرها که در چندین سال اخیر متاثر از خورندگی زمین های شهری بوده است. شهر سنندج، طی سه دهه اخیر رشد شتابانی در افزایش جمعیت و همچنین در گسترش سطح داشته، به گونه ای که پراکنده رویی پیوسته این شهر، طی دوره مذکور هشت روستا را با تمام زمین های زراعی، باغی و مراتع پیرامونشان در بافت خود ادغام کرده است و منجر به شکل گیری اسکان جمعیت در این مناطق گردیده است. که این مسئله موجب به وجود آمدن مناطقی پراکنده و منفصل از شهر شد که کمبود خدمات شهری و زیرساخت ها از جمله مشکلات جدایی ناپذیر این نواحی می باشد. به منظور بررسی عوامل این پراکنده رویی، مراحل کلان و خردی در فرایند تدوین پایان نامه شکل گرفتند. در مرحله نخست به تعریف مفاهیم کلیدی و معرفی چارچوب نظری مفاهیم پراکنده رویی شهری و تشریح ویژگی ها و نظریات مطرح در آن پرداخته می شود. در مرحله بعدی به معرفی روش ها و فنون مرتبط با موضوع پرداخته می شود.پس از تشریح چارچوب های نظری و فنی پژوهش، شناخت و تحلیل مطالعه موردی با استفاده از مدل K-Means Clusterو همچنین نرم افزارهای GIS و SPSS شهر سنندج با توجه به شاخص های نظری پراکنده رویی، مورد بررسی و موشکافی قرار گرفت. این بررسی ها نشان می دهد که شهر سنندج، مانند بسیاری از شهرهای ایران پراکنده رویی شهری را تجربه کرده است که بیشترین پراکنده رویی را در جنوب و جنوب شرقی شهر شاهد هستیم که عواملی چون محدودیت های طبیعی، عوامل سیاسی، مدیریتی و اجتماعی سبب این پراکنده رویی گردیده است.
-
برنامه ریزی توسعه گردشگری هسته مرکزی تجاری شهر بر اساس پروژه های پیشگام (نمونه موردی شهر بانه )
1394امروزه گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری میباشد و بسیاری از برنامه ریزان از آن به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند .در کنار جاذبه های تاریخی ،فرهنگی و طبیعی ،تجارت و خرید از جمله اصلی ترین جاذبه های گردشگری در قرن حاضر به شمار میرود که با توجه به ازدیاد روز افزون فرهنگ مصرف گرایی نقش به سزایی را در جذب گردشگران ایفا نموده است. شهر بانه با دارا بودن جاذبه های فراوان طبیعی از جمله طبیعت بکر و جنگلهای سرسبز و مناظر طبیعی منحصر به فرد و موقعیت مرزی به عنوان یک مرکز تجاری جهت توسعه گردشگری منطقه غرب کشور از زمینه های بسیار مناسب برای توسعه گردشگری برخوردار میباشد که همه ساله پذیرای حجم عظیمی گردشگر از نقاط مختلف کشور میباشد لیکن توسعه لجام گسیخته مجموعه های تجاری در هسته مرکزی تجاری شهری در دهه گذشته و ادامه دار بودن این روند و شرایط خاص ایجاد شده در توسعه های جدید که باعث گردیده مناطقی که قبلا به عنوان هسته پویا و سرزنده تجاری دارای نقش و عملکرد بوده علی رغم وجود قابلیتهای مناسب محیطی و کالبدی به مکانی متروکه و رو به زوال شهری و بی دفاع در مقابل هسته های مدرن تبدیل شوند بنا بر این توسعه گردشگری هسته تجاری با استفاده از توانهای محیطی و طبیعی موجود از جمله رودخانه اصلی شهر در همجوار این هسته رو به زوال و امکانات مناسب دسترسی و بهره گیری از رویکردهای نوین شهرسازی در زمینه باز زنده سازی و احیای این بافت ضروری می باشد. در پژوهش پیش رو، که در جمله "تحقیقات کاربردی" جای می گیرد سعی گردیده باتوجه به اطلاعات به دست آمده و گردآوری آن ها در قالب بانک اطلاعات مکانی (GIS)، به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت کلی گردشگری در منطقه بانه پرداخته می شودو با شناسایی نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها آنها را در قالب ماتریس تحلیلی SWOT بررسی سپس با توجه به دیدگاه های کارشناسی و نظرهای مصاحبه شوندگان، وزندهی به تک تک عوامل تاثیرگذار با استفاده از مدل AHP و بهره گیری از نرم افزار Expert choice صورت می گیرد. در نهایت با تنظیم عوامل استراتژیک داخلی و خارجی در قالب ماتریسGeo SP که در تدوین استراتژیها حکمِ پایه و مبنا را دارند ماتریس TOWSاز آن استخراج گردیده و برپایه آن، ماتریسهای برنامه ریزی استراتژیک کمّی، استراتژی ها و اولویت های مناسب توسعه گردشگری با استفاده از ماتریس QSPM مشخص می شوند. که مبنای تعریف و تحدید پروژه های محرک توسعه گردشگری هسته تجاری محسوب گردیده است .
-
ساماندهی خیابان مدرس کرمانشاه با رویکرد مشارکتی
1394امروزه فضاهای شهری ضرورتی اساسی در برنامه های توسعه شهری یافته اند که این امر حکایت از نقش این فضاها در تقویت وجهه فرهنگی - اجتماعی شهر دارد، نقش فضاهای شهری، یا به عبارتی فضایی که در آن تعاملات اجتماعی شهروندان شکل می گیرد و فرهنگ جامعه در بستر آن ارتقا می یابد، در کشور ما روز به روز در حال افول است. در طرح های توسعه شهری، مشارکت به شعاری جذاب تبدیل شده است. هسته مرکزی مفهوم مشارکت، قدرت یافتن شهروندان تاثیرگذاری بیشتر آنان بر طرح های شهری است. در این پژوهش پس از بررسی اجمالی نظریه های مشارکت، عملیاتی کردن آنها از طریق معرفی تکنیکهای رایج و روزامد در کشورهای پیشرو در امر مشارکت مورد توجه قرار گرفته شده است. مشارکت شهروندان در طرح های بهسازی و نوسازی شهری می تواند در تامین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایتمندی شهروندان موثر باشد. مفهوم مشارکت در ایران، به خوبی درک نشده است و بیشتر مشارکت ها بعد از تصمیم گیری و برنامه ریزی صورت گرفته اند؛ که البته بیشتر از جنبه اقتصادی و تامین مالی و هم جهت تحت کسب تایید اجباری ذینفعان بر برنامهریزی های تهیه شده، بوده است. در حالی حاضر مشارکت شهری رمز موفقیت نوسازی بافتهای فرسوده و همجنین یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد نظام مدیریت شهری و شهرسازی مشارکتی است. نوسازی شهری اساساً باید توسط مردم انجام شود و دستگاه های متولی باید هدایت کننده، برنامه ریز و سازمان دهنده باشتد. محور اصلی نوسازی باید مبتنی بر مشارکت و حضور فعال مردم استوار باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بوده است. حجم نمونه براساسی جمعیت شهرکرمانشاه حدود 2000 نفر انتخاب شده است. جمعیت 15 سال و بیشتر را به خاطر اینکه تمام گروه های سنی که با محیط شهری خیابان مدرس ارتباط داشته در نظر گرفته شده است بر این اساس با توجه بر این موضوع که سوالات مطرح شده در پرسشنامه ها دتر دو زمینه کیفیت محیطی و مشارکت در امر ساماندهی خیابان میباشد از دوسری پرسشنامه برای توزیع استفاده اول سوالات مربوط به کیفیت محیطی خیابان میباشد ( 320 پرسشنامه) که 200 پرسشنامه ها بین عابرین پیاده توزیع شده و 120 پرسشنامه بین مغازه داران، وسری دوم سوالات (265 پرسشنامه) مربوط به مشارکت (مردمی سازهای و...) می باشد که پرسش نامه ها بین کسبه و
-
ارزیابی تحولات کالبدی فضایی بازار قدیم شهر سنندج و باز آفرینی آن با رویکرد استراتژیک
1394در دهه های اخیر و باتحولات عمیق کالبدی و اجتماعی شهرهای کشور، بازار به عنوان کانون اقتصادی و اجتماعی شهر سنتی ایرانی دچار دگرگونی و تغییرات قابل توجهی شده است. در بیش تر موارد، بازار از کانون پرجنب وجوش با مرکزیت قوی، به عنصری نسبتا حاشیه ای بویژه در ارتباط با عملکردهای شهری بدل شده وبخش عمده آن با افت ارزش و پویایی اقتصادی و اجتماعی و کالبدی روبه رو بوده است. این مسئله باعث شده که بخش چشمگیری از بازار، بویژه عناصر جانبی و جدا از راسته های اصی آن دچار رکود و تخریب شوند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و باتکیه بر برررسی مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و تطبیق نقشه ها،سعی شده است تحولات کالبدی _فضایی بازار قدیمی شهرسنندج شناسایی و مورد بررسی قرارگیرد و در نهایت از طریق برنامه ریزی راهبردی احیا گردد.شهر تاریخی-فرهنگی سنندج باتوجه به موقعیت خود همواره دارای اهمیت بوده و بازار با رونقی داشته است. بنا بر اسناد موجود، بازار سنندج در دوران قاجار در اوج رونق و شکوه بود.پس از آن باتوجه به رشد شتابان شهری و روند فزاینده نوسازی، بازار نیز چون دیگر عناصر و اجزای شهری، تحولات عمیقی راتجربه کردو تاحد زیادی از لحاظ کارکردی و کالبدی روبه تحلیل رفت.به طور کلی، علل اصلی این تحولات را می توان در دگرگونی شیوه های تولید و مصرف، نوسازی و نوگرایی معاصر، ورود خودرو وخیابان کشی های جدید، برنامه ریزی شهری جدید و تغییر در نقش و عملکرد شهر سنندج جستجو کرد و نتیجه اینکه با برنامه ریزی استراتژیک می توان بسیاری از موارد را رفع و تسهیل نمود.
-
دگرگونی فضاهای عمومی شهری در شهرهای ایران، مطالعه موردی شهر سنندج
1393فضاهای شهری به طور مداوم بازتابی از پیچیدگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرند. بررسی روند تغییرات فضاهای شهری شهر سنندج در این پژوهش ابتدا با توصیف روایی (Narrative) از شهر و پیشینه اش بر مبنای مستندات و روایت های "رسمی" و "غیررسمی" آغاز گشته و سپس با استناد به اصول بدست آمده در مورد فضاهای شهری و انطباق آن با شرایط واقعی و عینی شهر، فضاهای عمده شهری شهر سنندج شناسایی شده است. چارچوب نظری و مفهومی این مطالعه که روایت فضاهای عمومی شهر بر اساس آن صورت می پذیرد (Plot line) بر مبنای ویژگی های فیزیکی و عملکردی فضا است که در قالب دو الگوی فیزیکی و فعالیتی فضا قابل تعریف اند؛ بنابراین تمامی اصول ذکرشده در این چارچوب به روش روایی در مورد فضاهای عمومی شهر سنندج بررسی شده و سپس سیر تغییر و دگرگونی فضاهای شهری سنندج با مقایسه هر یک از این دو الگوی ذکرشده (تغییر در الگوهای فیزیکی و فعالیتی) در فضاهای شهری معاصر و سنتی شهر سنندج، موردبررسی قرار گرفت . نتایج بدست آمده نشان می دهد که عمده فضاهای معاصر شهر سنندج بسیاری از اصول مندرج در الگوهای فیزیکی و فعالیتی فضاهای شهری را ندارند و این در حالی است که فضاهای سنتی شهر درگذشته حائز قریب به اکثر این اصول بوده اند و نیز ماهیت کلی فضاهای شهری سنندج تحولی اساسی داشته است و اکثر فعالیت هایی که در فضاهای سنتی شهر شکل می گرفت در حال حاضر ، به نحوی دیگر و در فضاهایی دیگر ( که در برخی موارد فضاهای عمومی شهری نیستند) اتفاق می افتد.
-
سامان دهی محور چند عملکردی با رویکرد مکان سازی (نمونه موردی: کمربندی آبیدر، سنندج)
1393درگذشته، توسعه های شهری بدون داشتن یک طرح کالبدی سازمان یافته و فقدان شبکه ای کارآمد از خیابان ها، موفقیت آمیز نبودند. در آن زمان خیابان های شهری به عنوان عاملی ارتباطی، در اتصال فضاها به یکدیگر، برقراری ارتباط میان مردم و جابجایی بین نقاط گوناگون نقش حیاتی ایفا می نمودند. درواقع، خیابان ها به عنوان یک فضای عمومی تعریف می شدند که عملکردهای اجتماعی و اقتصادی جز لاینفک آن ها بود. به مرورزمان، نقش خیابان ها به عنوان یک فضای عمومی کمرنگ شد و تنها به عنوان قسمتی از یک شبکه ارتباطی، دو یا چند بخش را به هم پیوند می داد؛ اما امروزه پیدایش و گسترش مفاهیم مربوط به شهر پایدار و سالم سبب شده تا کیفیت و جذابیت عرصه های عمومی به یکی از مهم ترین خواسته های شهروندان و معیارهای سنجش سرزندگی یک شهر تبدیل شود و تلاش برای احیای نقش اجتماعی خیابان ها در دستور کار مدیریت شهری جوامع گوناگون قرار گیرد. در این راستا پژوهش پیش روی بر آن است تا با روش توصیفی– تحلیلی در قالب یک رویکرد توسعه ای و با بهره گیری از اصول مکان سازی، ویژگی های گوناگون کمربندی آبیدر در شهر سنندج (به عنوان نمونه مورد بررسی که دارای پتانسیل تفریحی – گردشگری نیز است) را مورد شناسایی و ارزیابی جامع و دقیق قرار دهد و با ارائه راهبردها، سیاست ها و اقدامات اجرایی توسعه به ارتقای کیفیت فضا و سرزندگی آن بپردازد. یافته ها و نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر آن است که از میان اصول و راهبردهای کلیدی، ارتقای کیفیت طراحی محور، بهبود وضعیت کالبدی محیط و ساختمان ها و افزایش کارایی ارتباطات محدوده و سیستم حمل و نقلی آن از اهمیت بالایی برای تدوین برنامه های پیشنهادی برخوردار هستند. همچنین برای دستیابی به نتایج موفقیت آمیز در به کارگیری برنامه های پیشنهادی بیان شده، ضمن تاکید بر مشارکت شهروندان پیشنهاد می شود که بستر قانونی لازم برای گسترش خدمات گردشگری در محدوده ی موردبررسی، مهیا شود و زمینه لازم برای سرمایه گذاری بخشی خصوصی و دولتی نیز فراهم گردد.
-
اثرات پراکنده رویی شهری بر سامانه محیطی شهر و پیرامون(مطالعه موردی شهر کرج)
1393توسعه افقی شهر به شکل پراکنده رویی شهری پدیده ای است که در سال های اخیر در بیشتر شهرهای جهان رخ داده است. این پدیده به عنوان یکی از چالش ها و مسائل نیمه دوم قرن بیستم موردتوجه بسیاری از کشورها قرارگرفته است. پراکنده رویی شهری ازجمله چالش های سیاست گذاری فضایی است که به صورت گسترش پراکنده و کم تراکم، جسته وگریخته و به دوراز مراکز شهری و عموماً با عدم اختلاط کاربری نمایان می شود که موجب اتلاف منابع و آسیب رسانی به محیط زیست می گردد. پراکنده رویی باعث از بین رفتن مقدار زیادی زمین های کشاورزی و فضاهای باز می شود. رشد سریع شهرنشینی در طول چند دهه اخیر مساحت شهر کرج را چند برابر کرده است که این شهر با مشکل پراکنده رویی مواجه می باشد. این گسترش شهری موجب عرضه بیش ازحد زمین و از سویی دیگر بهره برداری نادرست از آن هکتارها از باغ ها و زمین های کشاورزی و حاصلخیز را از بین برده است. در طی 50 سال اخیر و با هجوم جمعیت از سراسر ایران به این شهر، رفته رفته باغ های آن تخریب و با مناطق مسکونی و راه ها جایگزین گردید. بدین ترتیب حجم قابل توجهی از سرمایه های عمومی جامعه به هدر می رود و تخریب محیط زیست منطقه از پیامد این عمل می باشد. نبود کنترل لازم برای مهار توسعه ناموزون شهر به رشد غول آسای کرج تداوم بخشید. هدف اصلی این پژوهش شناسایی مهم ترین عوامل موثر در پراکنده رویی شهر کرج و اثرات رشد پراکنده شهر بر سامانه زیست محیطی آن می باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با تکیه بر مطالعات اسنادی-کتابخانه ای از نوع توسعه ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل گسترده ای در پراکنده رویی شهر کرج نقش دارند ازجمله: رشد بالای جمعیت شهری، همجواری با تهران، توسعه وسیع صنعتی، قیمت ارزان زمین در حاشیه، تشکیل سکونتگاه های مختلف( روستایی، شهرک ها، غیررسمی و ...)، حمل ونقل و دسترسی و عدم سیستم مدیریت کارآمد و مسئله مسکن. اثراتی که پراکنده رویی کرج به واسطه عوامل مذکور بر محیط زیست شهر و پیرامون آن گذاشته است ازجمله: از بین رفتن اراضی کشاورزی و باغی، آلودگی های محیطی(هوا، آب، خاک و ...)، درخطر افتادن زیستگاه های جانوری و گیاهی، تشکیل جزایر حرارتی و از بین رفتن فضای طبیعی روستاهای پیرامون می باشد. به طورکلی شهر کرج به واسطه عوامل مختلف شهری و فرا شهری دچار پراکنده رویی وسیع شده است ک
-
سنجش سطح پایداری در مقیاس محلات شهری با استفاده از مدل جای پای بوم شناختی(نمونه دو محله نوساز و کهن شهر سنندج)
1392یکی از ویژگی های جهان معاصر شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای بزرگ و کوچک است.تا سال 1900، از هر هشت نفر فقط یک نفر در مناطق شهری زندگی می کرده است. اما اکنون در اوایل قرن بیست و یکم بیش از نیمی از جمعیت جهان شهرنشین شده است که دو سوم آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(UN-Habitat,2005).رشد شتابان شهرنشینی و گسترش فعالیت های صنعتی، ظرفیت زیرساخت های شهری را کاهش و ضایعات زیست محیطی را افزایش داده است. با تشدید فعالیت های آلوده کننده در دهه های 1950و1960 مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم به برگزاری کنفرانس بین المللی محیط زیست گرفت.به دنبال آن، اولین کنفرانس جهانی در ژوئن 1972 در استکهلم برگزار شد، که در آن وابستگی انسان به محیط زیست و کاهش آلودگی به عنوان رهیافت توسعه پایدار مطرح شد(WCED ,1987).علاوه بر این کنفرانس، کنفرانس های دیگری نیز در دهه های 70،80 و 90 قرن بیستم و نیز دهه آغازین قرن بیست و یکم برگزار شد که همگی آنها به محملی برای شکل گیری چارچوب فکری توسعه پایدار تبدیل شدند. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان، یکی از شهرهای مهم این استان بوده و در دهه های اخیر شاهد موج های عظیم مهاجرت از روستاها به داخل شهر بوده است.مشکل مهاجرت و همچنین مشکلات دیگری مانند ازدیاد خودرو ،گسترش بی رویه ی شهر و از بین رفتن مواهب طبیعی اطراف شهر همچون مزارع و باغات، ادغام روستاها و گسترش سکونت گاه های خودرو و ... باعث شده است تا این شهر روز به روز رو به ناپایداری حرکت کند. با توجه به اینکه شهر سیستمی است متشکل از زیر سیستم های مختلف که پایداری و یا ناپایداری هر کدام از این زیر سیستم ها می تواند نقش بسزایی در ناپایداری یا پایداری کل شهر داشته باشد؛ در این تحقیق سعی می شود تا با بهره گیری از مدل جاپای بوم شناختی سطح پایداری در دو محله شهر سنندج به عنوان نمونه مورد سنجش قرار گیرد.بدین منظور دو محله از شهر سنندج یکی از بافت قدیم(محله قطارچیان) و یکی از محلات جدید(محله ظفریه) انتخاب شده است.انتخاب محلات قدیم و جدید علاوه بر این که می تواند نقش پایداری و یا عدم پایداری محلات شهری به عنوان یکی از زیرسیستم های شهری در پایداری و یا ناپایداری شهر را مشخص سازد، راهکار مناسبی نیز برای مقایسه سطح پایداری در محلات قدیم و جدید شهری و اندیشیدن تدابیر مناسب برای افزای
-
بررسی آثار بلندمرتبه سازی بر کیفیت مکان در ابعاد کالبدی-اجتماعی نمونه موردی محله رودبارتان شهر رشت
1391امروزه به علل گوناگونی بناهای بلند به عنوان یکی از فرم های غالب شهری به خصوص در شهرهای بزرگ مطرح شده است. رشد جمعیت شهرها، طبیعی ترین عامل ایجاد ساختمان های بلند می باشد و هدف عمده آن، جا دادن حداکثر اشخاص در حداقل سطح زمین است، به این ترتیب زمین کافی برای فعالیت های عمومی تامین می گردد. در هر حال برای بسیاری از شهرهای بزرگ، ساختمان بلند، تنها جواب برای رشد سریع جمعیت هستند. "هرچند این گونه بناها با تاکید بر جنبه های خاص اقتصادی ، اجتماعی – روانی، کالبدی و زیست محیطی، مورد انتقاد واقع می شوند، اما بنا به ضرورت حضوردائمی خود را به اثبات رسانده اند و روز به روز بر عرصه فعالیت های خود می افزایند"( بمانیان،1377) احداث بناهای بلند با شیوه امروزی ابتدا در شهرهای بزرگ امریکا و اروپا آغاز گشت و پس از چند دهه، در کشورهای در حال توسعه نیز حضور یافت. در ایران نیز حدود نیم قرن است که شهرها شاهد برپایی ساختمان های بلند بر کالبد خود بوده اند. هر چند ساخت این گونه بناها در ایران در ابتدا زاییده نیاز کارکردی، فرهنگی، اجتماعی و توسعه ای نبوده و بیشتر به تقلید از شهر های بزرگ جهان صورت گرفته است، ولی در شرایط حاضر که شاهد گسترش این گونه بناها هستیم، احداث این گونه بناها بیش از پیش قابل تامل است. این بناها هر چند توانسته اند به برخی از مسائل امروز مانند افزایش جمعیت شهری و کمبود مسکن پاسخ گویند اما خود پدید آورنده مشکلات و نارسایی هایی نیز بوده اند. چرا که به موازات تامین نیازهای سکونت ساکنان شهری، بخشی از الزامات کیفی مورد خدشه قرار می گیرد، به این معنا که در فرایند بلندمرتبه سازی، به دلیل غلبه رفع نیاز های اولیه به پاره ای از ملاحظات کیفی توجه نمی شود. این امر باعث می شود که در یک فرایند کوتاه مدت، محیط سکونتی با مشکلات فراوانی مواجه شود.(رفیعیان و همکاران، 1386؛ 198) یکی از ابعاد قابل توجه در ارتباط با آثار بلندمرتبه سازی، مسئله ی کیفیت مکان است. چرا که بلندمرتبه سازی بدون برنامه ریزی، ناگهان جمعیت زیادی را بر بافت موجود تحمیل می کند. به این ترتیب دسترسی افراد ساکن به تسهیلات و زیرساختها و دسترسی ها محدود می شود و این موضوع کیفیت زندگی را در آن مکان تا حد زیادی کاهش می دهد. در پژوهش حاضر تلاش می شود با توجه به ضرورت وجود بلندمرتبه سازی در شهرها، کیفیت مکان متاًثر از این بناها مورد
-
به کارگیری روش کدهای فرم مبنا جهت سامان دهی محلات مسکونی با دیدگاه توسعه پایدار، نمونه موردی محله چهارصددستگاه کرج
1391کدهای فرم مبنا از جمله ابزارهای نوشهرگرایی هستند که جهت مقابله با آثار منفی که منطقه-بندی سنتی داشت در اوایل دهه 1990 توسط پیتر کتز مطرح شدند. این کدها که بر پایه اصول نوشهرگرایی هستند، در واقع استانداردهای ضابطه مندی می باشند که به صورت جدول، تصویر و دیاگرام بیان می شوند که قابل فهم تر بوده و سبب افزایش مشارکت مردمی می گردند. در مقابل منطقه بندی سنتی که متمرکز بر روی کاربری ها است، کدهای فرم مبنا بر فرم فیزیکی تمرکز دارند که ثبات و پایداری بیشتری نسبت به کاربری دارد و همچنین قابلیت اجرایی و قانونی داشته که جایگزین مناسبی برای اسناد راهنمای طراحی شهری هستند و در مقیاس های مختلف از جزئیات معماری تا منطقه متغیر می باشند. در پژوهش حاضر محله چهارصد دستگاه کرج به عنوان محله مورد مطالعه انتخاب شده است تا با استفاده از روش کدهای فرم مبنا و اصلاح ضوابط طرح تفصیلی، محله را با دیدگاه توسعه پایدار سامان دهی نمود. این محله نسبتاً قدیمی در منطقه 9 شهرداری کرج تقریباً در بخش مرکزی و در محدوده مسیرهای بسیار مهم و ارتباطی شهر کرج قرار دارد محله از طریق برداشت های میدانی، مطالعات اسناد فرادست و پرسشنامه های مردمی شناسایی شده و اطلاعات بدست آمده به روش جدول سوات، قیاس وضع موجود با نتایج حاصل از ضوابط مصوب و نقشه ذهنی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. با استفاده از تحلیل های انجام شده کدهای فرم مبنا در قالب نقشه منطقه-بندی و ضوابط و استانداردها ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کدهای فرم مبنا می-توانند سبب توسعه پایدار محلات مسکونی گشته و قابلیت جایگزینی با روش های منطقه بندی موجود را داشته و می توانند با طرح تفصیلی ادغام یافته و ضوابط را اصلاح نمایند.
-
پراکنده رویی شهری و عوامل موثر در ایجاد آن( مطالع موردی شهر رشت)
1391روند فزاینده رشد شهرها در دهه های اخیر به مسئله ای پیچیده و درخور تامل از زوایای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی بدل شده است. این رشد و گسترش فضایی شهر می تواند ناشی از افزایش طبیعی جمعیت از سویی و مهاجرت و جابجایی آن از سوی دیگر باشد. اما مسئله دارای اهمیت، چگونگی شکل گیری رشد و توسعه کالبدی، میزان و نحوه گسترش شهرهاست که پیامدهای محیطی، اقتصادی و اجتماعی گوناگونی را به همراه داشته است. شهرها به گونه های مختلفی از جمله در شکل توسعه درونی یا درون زا؛ توسعه شهری متصل یا پیوسته، و توسعه شهری منفصل رشد می کنند. توسعه شهری پراکنده یا به اصطلاح پراکنده-رویی شهری، نوعی توسعه شهری منفصل و ناپیوسته است که در بسیاری از موارد به گونه ای خودرو و برنامه-ریزی نشده شکل گرفته، و عموما مشکلات و پیامدهایی منفی برای شهرها به دنبال داشته است. لذا بررسی عوامل موثری که منجر به ایجاد پراکنده رویی شهری شده و تاثیرات هریک از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیلی- توصیفی بوده که به بررسی موضوع پراکندگی در منابع داخلی و خارجی پرداخته، سپس موضوع در شهر رشت مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که رشت، مانند بسیاری از شهرهای ایران همراه با رشد و تحول درونی، پراکنده رویی شهری را تجربه کرده است. الحاق و توسعه چشگیر روستاهای اطراف رشت، به همراه ایجاد و گسترش سکونت غیررسمی در اطراف شهر در این پدیده بسیار موثر بوده است؛ همچنین گسترش شهر در امتداد مبادی ورودی و احداث شهرک های سازمانی، به همراه مکانیابی صنایع و تعمیرگاه های مختلف در پیرامون شهر، پدیده هایی هستند که بر پراکنده رویی این شهر دامن زده است.
-
قابلیت سنجی و ارزیابی ایجاد مسیرهای پیاده در بافت های تاریخی و کهن (نمونه مطالعاتی: بافت مرکزی شهر تهران – منطقه 12)
1391توجه هوشمندانه به بافت های کهن که ماندگاری خود را در یک دوره تاریخی تا به امروز حفظ کرده اند، به گونه ای کاملاً آشکار، جایگاه بی بدیل فضاهای عمومی شهری را در مقیاس های مختلف پیش رو قرار می دهد. بافت های تاریخی و قدیمی در محدوده های مرکزی شهرها به عنوان عنصر اصلی وحدت بخشی به پیکره شهر محسوب می شوند و با ارزش های کالبدی، تاریخی و فرهنگی نهفته در خود، بهترین نشانه هویت شهری بوده و در عین حال تجدید حیات و رشد این گونه بافت ها، مانع از فرسودگی شهر از درون شده و توسعه بی رویه آن را محدود می کند. بررسی های کارشناسی نشان می دهد که بافت های قدیمی، به دلیل جایگاه خود در مرکزیت شهر، از بهترین محدوده ها برای طراحی مسیرهای پیاده در قالب طرح های تجدید حیات و باززنده سازی به شمار می روند.
-
سنجش و ارزیابی رویکرد توسعه پایداردر باز آفرینی بافت های قدیم و فرسوده ( شهر خرم آباد)
1389توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه، پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی – اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی بر پهنه هستی میباشد که پس از پنج دهه چالش های نظری و عملی در زمینه توسعه، پا به عرصه اندیشه و عمل در جوامع انسانی گذاشته است تا با پیوند نظام های اقتصادی – اجتماعی و اکولوژیکی توسعه را مفهوم انسانی، متعالی، چند بعدی، همه جانبه، متوازن و پایدار بخشد. این مفهوم جهانی از توسعه پایدار به سرعت توجه تحلیل گران، کارشناسان و برنامه ریزان را به خود معطوف کرد. (موسی کاظمی، مهدی ص30 ). -1381شکویی، حسین – در طول 30 سال آینده، دو میلیارد نفر و در 20 سال بعدی آن نیز یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت جهان افزوده خواهد شد. این افزایش در کشورهای در حال توسعه و تفریباً بطور کامل در نواحی شهری رخ خواهد داد (بانک جهانی – 2003 – ص 25) رشد جمعیت شهری در کشورهای در حال توسعه بسیار سریع تر از جهان اول است. برای مثال جمعیت مکزیکوسیتی از 5/3 میلیون نفر در سال 1950 به 6/17 میلیون نفر در سال 2000 رسیده است و بر اساس برآوردهای ملی در این کشور پیش بینی می شود که در سال 2015 به 19 میلیون نفر برسد (ویلر، اس, ام – بتیلی . تی – 1380 – ص 37). مشکلاتی از قبیل استفاده از تکنولوژی های آلوده ساز، آلودگی های آب و خاک، تهی سازی منابع طبیعی، رشد بیش از حد جمعیت شهری و شهرنشینی شتابان، صنعتی شدن سریع و بدون زیرساخت های کافی و مناسب، محدودیت ظرفیت های مدیریتی، فنی و مدنی و توانایی مالی محدود در برخی کشورها و غیره از جمله عوامل ایجاد و تشدید کننده بحران در مناطق شهری می باشد. کاهش نابرابری رفاهی میان ساکنان شهرها، یکی از سخت ترین چالش ها برای پایداری آینده شهرهاست (بانک جهانی – 2003 ص 369). کمیابی فزاینده منابع آب و مصرف رو به افزایش و دسترسی به آن، فرسایش خاک، تخریب مراتع و جنگل ها، نابودی تنوع زیستی، کاهش شیلات نیز احتمالاً از مهمترین موضوعات در قرن بیست و یکم خواهند بود. هیچ کدام از این تغییرات زیست محیطی و اجتماعی با رشد پایدار در یک دنیای به هم وابسته در بلند مدت سازگار نیستند، باتوجه به فشارهای محیطی و اجتماعی موجود که حاصل راهبردهای توسعه در گذشته است. هدف افزایش رفاه بشر در گستره جهانی باید از طریق فرایندی از توسعه دنبال شود که در انجام وظایف فوق موفق باشد – یعنی یک مسیر رشد ضد فقر که با